یکشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۶

فراخوان

جمعی از دانشجویان دانشگاه منیتوبا در تلاش هستند با تأسیس و ثبت یک گروه دانشجویی زیر مجموعه "آمسو" (اتحادیه دانشجویان دانشگاه منیتوبا)، ضمن اطلاع رسانی در زمینه وقایع اجتماعی- سیاسی ایران به جامعه ايرانی و غیر ایرانی، از حقوق دانشجویان و فعالان سیاسی- اجتماعی در ایران دفاع کنند. این گروه که "کمیته دفاع از دانشجویان ایرانی در بند" نامیده خواهد شد و تاکنون متشکل از افرادی با سلایق و گرایش‌های سیاسی مختلف است، هیچگونه وابستگی حزبی نخواهد داشت و فعالیت آن در راستای سازمان‌های حقوق بشر و آزادی بیان خواهد بود.


برای اینکه این گروه از طرف "آمسو" به رسمیت شناخته شود، نیاز به حداقل ۱۰ امضا به عنوان اعضای هیأت موسس می‌باشد، که حداقل دو - سوم (۷ نفر) از اعضای این هیأت باید دانشجوی دانشگاه منیتوبا و عضو "آمسو" باشند. اما برای سایر اعضا هیچگونه محدودیتی وجود ندارد. از عزیزانی که علاقمند به مشارکت هستند، دعوت می‌شود با ایمیل
DCISIran@Gmail.com تماس حاصل نمایند.

جمعی از دانشجویان ایرانی دانشگاه منیتوبا


Defense Committee for Imprisoned Students of Iran (DCISIran)

جمعه، بهمن ۰۵، ۱۳۸۶

روز همبستگی وبلاگ نویسان ایرانی با دانشجویان دربند

امسال هم وبلاگنویس‌های ایرانی در دهم بهمن با تغییر نام وبلاگ خود با دانشجویان دربند اعلام همبستگی خواهند کرد. متاسفانه در طول یکسال گذشته تعداد بیشتری از دانشجویان زندانی شدند و دو نفر از آنها در بازداشتگاه‌ها به قتل رسیدند. (ابراهیم لطف اللهی و زهرا بنی یعقوب) حکایت سال به سال دریغ از پارسال است. اگر وبلاگ دارید این کمترین کاری است که می‌توانید انجام دهید. لیست دانشجویانی که هنوز زندانی هستند را اینجا می توانید ببینید. این هم متن زیبایی از وبلاگ این حرکت:

حمایت خواهیم کرد از دستانی که به جرم اتحاد در انزوا به سر میبرند و میستاییم آنانی را که با خونشان حیات در رگ های خشکیده ی مرزی می چکانند که سالهاست ضحاک با روح اندیشه خواری و عدالت ستیزی بر آن حکم می راند.

آنانکه در صددند نور را از میان پیچکهای ابتذال به سرزمینی ببخشایند که در آن انبوه مردگان زندگی را تجربه میکنند. کسانی که با سلاح آگاهی زنجیر اسارت را خواهند گسست.

تقدیم به احمد قصابان - مجید توکلی - احسان منصوري و همه ی دانشجویان دربند

شهره شفيعي

چهارشنبه، بهمن ۰۳، ۱۳۸۶

دوشنبه آبی

دیروز دوشنبه 21 ژانویه، به "دوشنبه آبی" معروف بود. (آبی در فرهنگ انگلیسی‌زبان‌ها نشانه غم، افسردگی و ناراحتیه، همونطور که مثلاً قرمز در فرهنگ ما رنگ شرمه). طبق فرمولی که دکتر "کلیف آرنال" روانشناس بریتانیایی در سال 2005 ارائه داد، دوشنبه آخرین هفته کامل ژانویه هرسال غم‌انگیزترین و افسرده‌ کننده ترین روز ساله. طبق فرمول ارائه شده توسط این آقای دکتر، با در نظر گرفتن عوامل متعددی مثل وضعیت هوا، سطح بدهی‌های افراد (تفاوت بین کل بدهی و توانایی پرداخت ما) زمان سپری شده از کریسمس، زمان سپری شده پس از به وقوع نپیوستن خواسته‌های ما برای سال جدید( بین 5 تا 10 روز)، سطح بی‌انگیزگی افراد، و احساس نیاز به اینکه باید کاری کرد (و احتمالاً با انجام بررسی‌های آماری) به این نتیجه رسیده است که طبق برآیند همه این فاکتورها، انسان‌ها در این روز در بالاترین سطح افسردگی قرار دارند.

در سال 2006 اینکه چرا برای انتخابات پارلمانی در کانادا همچین روزی انتخاب شده، بحث‌هایی رو در رسانه‌ها ایجاد کرد و دکتر آرنال هم گفت نتیجه انتخابات بیشتر می‌تونه نتیجه مود (وضع روانی=mood) آدم‌ها باشه تا انتخابشون!

دیروز رییس مرکزی که من توش کار می‌کنم به همه کارکنانش ایمیل زده بود که ساعت 2 همه توی اتاق نهارخوری جمع بشین شکولات بخوریم تا اثر دوشنبه آبی رو خنثی کنیم. البته این قضیه رو کسی خیلی جدی نمی‌گیره اما اینجا (خصوصاً این محل کار من) به بهانه‌های مختلف برای ایجاد فضای متنوع بین کارکنانشون که بیست و چهارساعت سر توی کتاب و ژورنال و کامپیوتر دارن از اینجور برناهه‌ها تدارک می‌بینین.

ضمناً این آقاهه خوشحال‌ترین روز سال رو هم که توی تابستون و دقیقاً جمعه آخرین هفته کامل ماه ژوئن میشه رو هم بدست آورده. امیدوارم دیروز برای هیچ‌کدوم از شما روز بدی نبوده باشه.

پنجشنبه، دی ۲۷، ۱۳۸۶

زیر خط فقر

دخترک سیزده-چهارده ساله است. قشنگ و مسلط حرف می‌زنه. معلومه خیلی بیشتر از سنش می‌فهمه. می‌گه پدرش معتاد تزریقی بوده و یک نفر رو با تزریق کشته. می‌گه ما رفتیم از خانوده مقتول خواستیم که رضایت ندن تا بابامون توی زندون بمونه. خواهر کوچکترش رو به فرزندی قبول کردن. می‌گه قرار بوده اونو ببرن اما اون فکر کرده خواهرش واجب تره بیشتر به تفریح احتیاج داره. می‌گه:

...خدا فقط به آدم‌های ثروتمند کمک می‌کنه. اما به آدم‌های فقر هیچی نمی‌ده...به آدم‌های ثروتمند هی میده هی میده هی میده...


این فیلم رو توی سایت ایران نگاه پیدا کردم. این جور فیلم‌ها توش به ندرت پیدا می‌شه. اما به جاش پر از فیلم‌های آرشیوی از زمان انقلاب و جنگه، مثلاً این فیلم توبه‌ کردن آیت‌الله شریعتداری. البته با توضیحاتی که تاریخ به روایت جمهوری اسلامیه! به نظر میاد این سایت یه سرش به داخل کشور وصل باشه. کسی چیزی می‌دونه؟

سه‌شنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۶

نیوه مانگ

صحنه‌ای از آخرین فیلم بهمن قبادی، نیوه مانگ (نیمه ماه به) که هنوز مجوز نمایش در ایران نداره اما خروار خروار جایزه از جشنواره‌های جهانی گرفته.


شنبه، دی ۱۵، ۱۳۸۶

ایستگاه بعدی نبود؟

این روزها اهالی شهرما، وینی‌پگ متوجه شدن که راننده‌های اتوبوس موظف شدند اسم هر ایستگاه رو قبل از رسیدن توی بلندگو اعلام کنن. ایستگاه‌هایی که گاهی فقط حدود 150 تا 200 قدم با هم فاصله دارند (که البته همین اندازه پیاده‌روی هم گاهی در سرمای زمستون اینجا طاقت‌فرساست). این قضیه اعلام ایستگاه‌ها اگرچه مورد استقبال مردم خصوصاً نابیناها و افراد مسن‌تر قرار گرفته اما طبیعتاً خوشایند راننده‌ها نیست و می‌گن باعث میشه از تمرکزمون و در نتیجه امنیت رانندگی بکاهه و برای رفع این نگرانی قراره در چند سال آینده سیستم اتوماتیک اعلام ایستگاه‌ها روی اتوبوس‌ها نصب بشه. (منبع سی.بی.سی)

به نظرم این تصمیم سازمان حمل و نقل وینی‌پگ در واقع یک سیاست پیش‌گیرانه برای سو (Sue) نشدن در دادگاهه. یک سال و نیم پیش دیوید لپوفسکی یک وکیل نابینا و رئیس و پایه‌گذار "انجمن وکلای کانادایی با اختلال بینایی" بعد از 11 سال جنگ حقوقی سازمان حمل و نقل تورنتو TTC رو وادار به اعلام نام همه ایستگاه‌ها در مترو کرد. اون زمان من تورنتو زندگی می‌کردم و TTC تحت فشار دادگاه حقوق بشر آنتاریو و هزینه‌هایی که سر این قضیه متحمل شده بود، هر ایستگاه رو نه یک بار که سه بار اعلام می‌کرد. طوری که باعث خنده مردم شده بود. یک بار به محض خروج از یک ایستگاه، می‌گفت "ایستگاه بعدی..." بعد وقتی در نزدیک ایستگاه می‌شد می‌گفت: "در حال رسیدن به ایستگاه ..." و بعد وقتی توقف می‌کرد برای سومین بار می‌گفت "ایستگاه ..."!

TTC اون زمان با هزینه 450 هزار دلار وکیل‌های خصوصی استخدام کرد تا درخواست لپوفسکی رو در دادگاه رد کنند که به نتیجه نرسید. این وکیل نابینا مدتی است که دوباره گیر داده که اعلام اسامی ایستگاه‌ها باید در اتوبوس‌ها و ترامواهای تورنتو هم انجام بگیره. TTC این بار 180 هزار دلار بر علیه این درخواست، هزینه کرده و ظاهراً دادگاه هنوز در جریان است. اخیراً لپوفسکی مدارکی رو نشون داده که TTC پیشنهاد نوعی حق‌السکوت هم بهش داده بوده که دیگه هرگز TTC رو مورد انتقاد قرار نده که اون نپذیرفته.

گرفتن حق و حقوق ممکنه گاهی سال‌ها طول بکشه اما غیر ممکن نیست.

منابع:

Blind man wants to force TTC to announce bus stops-CBC News

City Hall: The blind fighting the blind – EYE Weekly

توضیحی درباره مستند فرزندانقلاب

--> همانطور که بارها توضیح‌ داده‌ام این مستند محصول بی‌بی‌سی فارسی است و نقش من همانطور که در تیتراژ فیلم آمده محقق و یکی...