جمعه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۶
هزینه اصلاحات!
دوستی داشتم که هربار کسی موهاشو کوتاه میکرد و از نظر اون خوب کوتاه نشده بود، می پرسید "موهاتو کی زده؟" و فرقی نداشت که کی زده باشه چون اون جواب میداد: "همونه! رد پاش روی شونههات مونده!" (یعنی- گلاب به روتون- روی سرت ریده!) حالا حکایت منه. هفت-هشت ماهی بود که تنبلی و صدالبته یک حس قوی صرفهجویی اقتصادی باعث شده بود که ردپای خودم مرتب روی شونههام باشه. تا اینکه دیگه تناسب بلندی موهای پشت و جلو و دوطرف سرم بدجوری به هم ریخته بود و سلمونی لازم شده بودم. امروز جایی که معمولاً می رفتم وقتهاشو از قبل داده بود و جوابم کرد. دومین آرایشگاه هم همینطور. سومین جا رو بعد از دیدن لیست قیمتهاش که پشت شیشه بود خودم از داخل شدن منصرف شدم: اصلاح موی سر برای آقایان 14.5 دلار و بالاتر و برای خانمها 19 دلار و بالاتر. محل چهارم رو هرچه بالا و پایین کردم، لیست قیمت نداشت. با وجودی که اعلام نکردن قیمت در این مملکت چیزغیرعادییه، دل به دریا زدم و گفتم دیگه از 14.5 دلاریه که بالاتر نیست. خانم خوش برخورد چهل و اندی ساله با چشم و ابروی مشکی جلو آمد و گفت باید 10-15 دقیقهای منتظر باشم. گفتم اشکالی نداره. وقتی اسمم رو گفتم تا توی دفترش وارد کنه، به فارسی پرسید ایرانی هستین؟ خوش و بشی کردیم و گفتم دوری میزنم و برمیگردم. از نوشتن اسمم توی دفتر منصرف شد! اگر ایرانی نبود و یا حداقل بروز نمیداد و به فارسی صحبت نمیکردیم، حتماً قبلش نرخهاشون رو میپرسیدم، یعنی عادیترین کاری که اینجا همه میکنند. (فکر میکنم این از خاصیتهای زبان فارسیه که آمیخته به شرم و حیا و خجالتهای بیخودیه.) نوبتم که شد نشستم و تمام بیست دقیقهای که اونجا بودم رو از همه جا با این هموطن که همشهری هم درآمدیم گفتیم و شنیدیم. کلی تیکهها و ضربالمثلها و جوکهای مشهدی گفتیم و خندیدم. اما بیمعرفت مسترکارت بیزبونم رو 19.08 دلار چارج کرد و من رو نقرهداغ. توی مشهد وقتی فروشندهای یا راننده تاکسیای یک نرخ نجومی به آدم میگه، مرسومه که خیلیها میگن داداش ما زوار نیستیم! یعنی نرخها رو میدونیم. اشتباه گرفتی... وینیپگ هم که جای زیارتی نداره آخه! ... گمونم تا شش-هفت ماهی باز ردپای خودم روی شونههام خواهد بود.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
دیدار با خانم نویسنده
سهشنبه این هفته، ۲۱ ماه مه ۲۰۲۴ روزی ماندگار و استثنایی در زندگی من بود. در صد و چند کیلومتری پاریس، در روستایی که کوچههایش از شدت اصالت ...
-
در اپیزود ششم گفتم که پادکست ساختن کار پر زحمت و پرهزینهایست و از آنجایی که تصمیم دارم تا جایی که ممکن است اسپانسر و تبلیغ تجاری قبول...
-
سهشنبه این هفته، ۲۱ ماه مه ۲۰۲۴ روزی ماندگار و استثنایی در زندگی من بود. در صد و چند کیلومتری پاریس، در روستایی که کوچههایش از شدت اصالت ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟