تماشای صحنههای وحشتناک شکنجه یک فروشنده افغان توسط یکی از شاهزادههای امارات حالم را بد کرد. بعد از دیدن این فیلم به این فکر میکردم که اگر چنین چیزی در ایران اتفاق افتاده بود چه بسا که در پی یک قطعنامه شورای امنیت، نیروهای ناتو در آمادهباش کامل برای صدور حقوق بشر به ایران بودند. اما از این حوادث به وفور در شیخنشینها و عربستان سعودی اتفاق میافتد، معمولا هم فیلمی مثل این به جایی درز نمیکند و آب هم از آب تکان نمیخورد. نه صدایی از کشورهای غربی بلند میشود و نه حتی یک حرکت جدی از سازمانهای حقوق بشردیده میشود. این نتیجه داشتن روابط حسنه همه جانبه با غرب است. شاهزادههای عرب و غیر عرب برای خوشگذارانیهایشان به ینگه دنیا میآیند و جورج بوش و خلف و سلفاش دستشان را میفشارند و برمیگردند در کشور خود تا شن در حلق فروشنده افغانی که در معاملهای با خاندان سلطنت کم فروشی کرده بریزند و بعد عریانش کرده و با چوب میخدار بزنندش و بعد نمک روی زخمش بپاشند و بعد از روی بدن نیمهجانش با مرسدس بنز آخرین مدلشان چند بار رد شوند تا حسابی حالش جا بیاید.
بعد از دیدن این فیلم به این فکر میکردم که شاید به نفع مردم ما باشد که تا زمانی که از بر سر کار آمدن حکومتی که نماینده واقعیشان است مطمئن نشدهاند، روابط بین ایران و کشورهای غربی بهبود پیدا نکند. حداقل تا اوضاع به همین شکل است، سازمانهای حقوق بشر که دستشان با سیاستمداران در یک کاسه است، برای منافع سیاسیشان هم که شده به محض وقوع یک شکنجه، زندان، اعدام و از این قبیل آنرا در بوق و کرنا کرده و این باعث میشود که فشارهای بینالمللی (همان چیزی که اصلاً روی عربستان و دیگر کشورهای عرب ِدوست غرب وجود ندارد) دست و پای حاکمان را کمی ببندد.
پ.ن: در پی انتشار این خبر اوباما قرارداد هسته ای آمریکا و امارات را به تعویق انداخت. (+) به نظرم این اتفاق بی سابقه است. باید منتظر ماند و دید که این عکس العمل چقدر جدی است. ممنون از آرش بابت لینک این خبر .
هیچ نظری موجود نیست:
نظرات جدید مجاز نیستند.