اونقدر از آخرین آپدیت کردن این وبلاگ گذشته که صدای همه خواننده های وفادار رو درآورده. این روزهایی که گذشت اونقدر اتفاق های مختلف داشتم که هنوز یه جورایی گیجم.
- در ادامه مشکلاتی که برای کالجم پیش اومد یک مطلب دیگه دوباره توی تورنتو استار چاپ شد. همراه با عکس احسانین (!)، دودانشجوی شورشی ایرانی همنام. با عنوان Ministry probing School.
- دانشجویان معترض (که البته از دوستای ما هستن) سایتی بر علیه کالج CCBC راه انداختن و اسمش رو گذاشتن NO CCBC! . گروه یاهویی هم که زمانی به اسم کالج بود رو به همین نام تغییر دادن. روند خواسته های بچه ها خیلی جالبه. اول از پس گرفتن پول شهریه شروع شد. بعد از مدتی خواستار سو (sue) کردن رئیس کالج (شلوان) شدن. این خواسته ها کم کم به بسته شدن در کالج و تراسفر شدن دانشجوها به یک کالج دیگه تبدیل شد و نهایتاً تا اینجا به اعتراض بر علیه وزارت آموزش و پرورش اونتاریو به خاطر عدم رسیدگی به شکایت دانشجوها رسیده. اگه همینجور پیش بره احتمالاً به زودی وزیر و بعد از اون پل مارتین (نخست وزیر) رو استیضاح می کنن!
- تعدیل کارکنان کالج به خاطر شرایط مالی بحرانی دامان مارو هم گرفت و شلوان به تعداد زیادی از کارکنانش از جمله من گفت از اول نوامبر دیگه توان پرداخت حقوق نداره. بعداً به چند نفری از این جمع از جمله من گفت احتمالاً به زودی دوباره خبرم میکنه که پروژه ای رو که روش کار می کردم رو ادامه بدم. که البته من هم گفتم من حداقل یک ماه استراحت لازم دارم. نوامبر رو می خوام به طور جدی برای خوندن زبان وقت بزارم تا IELTS مو بگیرم. (امیدوارم دل و دماغش باشه).
- همون روزی که به قول اینجایی ها از کار Lay off شدم، وقتی رسیدم خونه دیدم ویزای اقامت تحصیلیم برای 13 ماه دیگه (چرا 13؟!!) تمدید شده و همینطور تقاضای اجازه کارم هم برای همین مدت پذیرفته شده. که خبر خیلی امیدوار کننده ای بود.
- دیروز فهمیدم یکی از کارهای تحقیقاتی که با چند تا از استاد های دانشکده داروسازی مشهد انجام داده بودم (من کارهای آماریشو می کردم) تویInternational Journal of Pharmaceutics که یکی از معتبرترین ژورنال های داروسازی دنیاست و ناشرش هم ELSEVIER ناشر خیلی معتبر علمیه، چاپ شده. مقاله در مورد بهینه سازی آماری جذب ایندومتاسین(Statistical optimization of indomethacin pellets …) بود. کاری که من توی این مقاله انجام دادم. طراحی یک آزمایش فاکتوریل برای مشاهده و اندازه گیری و بعدش تحلیل آماری داده ها و اپتیمایز کردن مدل بود. مدلی که برای داده ها به دست آوردم و پیش بینی های آماری بعداً توی آزمایشگاه هم با تقریب خیلی خوبی جواب داد. کار تقریبا زمانی تموم شد که داشتم ویزامو می گرفتم برای کانادا و حالا اونقدر فاصله افتاده بود که تقریباً داشت یادم می رفت. خیلی ذوق کردم. امیدوارم بتونم از این امتیاز برای گرفتن پذیرش و بورس تحصیلی توی رشته خودم استفاده کنم.
- و امروز... امروز دوست فوق العاده عزیزی اینجا رو ترک کرد و شاید برای همیشه به ایران برگشت. بعد از بیشتر از یکسال که توی غربت بودم، به اندازه امشب غربت رو حس نکردم. همزمان با این دوست عزیز، چند مستأجر دیگه خونه ای که توش زندگی می کنم هم این خونه رو ترک کردن. سکوت سنگین و عذاب آوری خونه رو گرفته و جای خالی این دوست رو بیشتر نشون میده. امیدوارم به سلامت به وطن و آغوش گرم خونوادش برسه.
- در ادامه مشکلاتی که برای کالجم پیش اومد یک مطلب دیگه دوباره توی تورنتو استار چاپ شد. همراه با عکس احسانین (!)، دودانشجوی شورشی ایرانی همنام. با عنوان Ministry probing School.
- دانشجویان معترض (که البته از دوستای ما هستن) سایتی بر علیه کالج CCBC راه انداختن و اسمش رو گذاشتن NO CCBC! . گروه یاهویی هم که زمانی به اسم کالج بود رو به همین نام تغییر دادن. روند خواسته های بچه ها خیلی جالبه. اول از پس گرفتن پول شهریه شروع شد. بعد از مدتی خواستار سو (sue) کردن رئیس کالج (شلوان) شدن. این خواسته ها کم کم به بسته شدن در کالج و تراسفر شدن دانشجوها به یک کالج دیگه تبدیل شد و نهایتاً تا اینجا به اعتراض بر علیه وزارت آموزش و پرورش اونتاریو به خاطر عدم رسیدگی به شکایت دانشجوها رسیده. اگه همینجور پیش بره احتمالاً به زودی وزیر و بعد از اون پل مارتین (نخست وزیر) رو استیضاح می کنن!
- تعدیل کارکنان کالج به خاطر شرایط مالی بحرانی دامان مارو هم گرفت و شلوان به تعداد زیادی از کارکنانش از جمله من گفت از اول نوامبر دیگه توان پرداخت حقوق نداره. بعداً به چند نفری از این جمع از جمله من گفت احتمالاً به زودی دوباره خبرم میکنه که پروژه ای رو که روش کار می کردم رو ادامه بدم. که البته من هم گفتم من حداقل یک ماه استراحت لازم دارم. نوامبر رو می خوام به طور جدی برای خوندن زبان وقت بزارم تا IELTS مو بگیرم. (امیدوارم دل و دماغش باشه).
- همون روزی که به قول اینجایی ها از کار Lay off شدم، وقتی رسیدم خونه دیدم ویزای اقامت تحصیلیم برای 13 ماه دیگه (چرا 13؟!!) تمدید شده و همینطور تقاضای اجازه کارم هم برای همین مدت پذیرفته شده. که خبر خیلی امیدوار کننده ای بود.
- دیروز فهمیدم یکی از کارهای تحقیقاتی که با چند تا از استاد های دانشکده داروسازی مشهد انجام داده بودم (من کارهای آماریشو می کردم) تویInternational Journal of Pharmaceutics که یکی از معتبرترین ژورنال های داروسازی دنیاست و ناشرش هم ELSEVIER ناشر خیلی معتبر علمیه، چاپ شده. مقاله در مورد بهینه سازی آماری جذب ایندومتاسین(Statistical optimization of indomethacin pellets …) بود. کاری که من توی این مقاله انجام دادم. طراحی یک آزمایش فاکتوریل برای مشاهده و اندازه گیری و بعدش تحلیل آماری داده ها و اپتیمایز کردن مدل بود. مدلی که برای داده ها به دست آوردم و پیش بینی های آماری بعداً توی آزمایشگاه هم با تقریب خیلی خوبی جواب داد. کار تقریبا زمانی تموم شد که داشتم ویزامو می گرفتم برای کانادا و حالا اونقدر فاصله افتاده بود که تقریباً داشت یادم می رفت. خیلی ذوق کردم. امیدوارم بتونم از این امتیاز برای گرفتن پذیرش و بورس تحصیلی توی رشته خودم استفاده کنم.
- و امروز... امروز دوست فوق العاده عزیزی اینجا رو ترک کرد و شاید برای همیشه به ایران برگشت. بعد از بیشتر از یکسال که توی غربت بودم، به اندازه امشب غربت رو حس نکردم. همزمان با این دوست عزیز، چند مستأجر دیگه خونه ای که توش زندگی می کنم هم این خونه رو ترک کردن. سکوت سنگین و عذاب آوری خونه رو گرفته و جای خالی این دوست رو بیشتر نشون میده. امیدوارم به سلامت به وطن و آغوش گرم خونوادش برسه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟