کمتر از 10 روز تا پایان سال 1385 باقی نمانده است و ظاهراً تکلیف تغییر ساعت رسمی کشور هنوز مشخص نیست. صحبت از خواست مجلس برای تغییر ساعت و عدم موافقت دولت است. به گفته مرکز پژوهشهای مجلس عدم تغییر ساعت بیش از300 میلیون دلار به کشور خسارت میزند. روایتهای مختلفی از دلایل مخالفت احمدینژاد با تغییر ساعت شنیده میشود. مثلاً اینکه قدش نمیرسد تا ساعت دیواری هیأت دولت را تغییر دهد یا این استدلال که اینکه ساعت کشوری که قطار هستهایاش دنده عقب ندارد به عقب برنمیگردد و هکذا!
امسال ساعت تابستانی در آمریکای شمالی (بیشتر ایالتهای آمریکا و خیلی از استانهای کانادا) 3 هفته زودتر شروع میشود. در آگوست 2005 جورج بوش قانونی را امضا کرد که بر اساس آن برای صرفهجویی بیشتر در انرژی ساعت تابستانی به جای اولین یکشنبه آوریل در دومین یکشنبه مارس شروع شود و در اولین یکشنبه نوامبر دوباره ساعتها به جای خود بازگردند. برای اینکه پیشبینیهای لازم تا آن موقع انجام شود، زمان اجرای قانون از 2007 پیشبینی شده بود. یعنی یک سال و نیم بعد. بیشتر استانهای کانادا هم برای صرفهجویی بیشتر و همینطور حفظ ارتباط تجاری با شرکتهای آمریکایی برای اینکار اعلام آمادگی کردند. در این میان ماکروسافت هم نسخه جدید سیستم عامل خود، ویستا را سازگار با این تغییر ساعت جدید ارائه داد. اما از آنجا که هنوز بیشتر کامپیوترها از سیستمهای قدیمیتر استفاده میکنند، بروز اخلال در سسیتمهایی که با زمان وابسته هستند پیشبینی شده و حتی بعضیها این مشکل را به نام Mini Y2K اسم گذاشتهاند. اگرچه تغییر یک ساعت مشکل جدی برای خیلی از مردم نخواهد بود، (حداکثر دیر رسیدن به سر کار یا کلاس یا از دست دادن قرار ملاقاتها) اما دولت کانادا به مراکز بیمارستانی و تحقیقاتی هشدار داده است. این تغییر ساعت برای موسسات بزرگ و کوچک هزینههایی را به دنبال داشته. رییس یک مدرسه کوچک ابتدایی در وینیپگ در یک مصاحبه تلویزیونی میگفت چون زنگ کلاسهای ما بوسیله کامپیوتر زده میشود مجبور شدیم 800 دلار هزینه نرمافزاری داشته باشیم.
تغییر ساعت برای اولین بار در آلمان در سال 1915 انجام شد و خیلی زود بریتانیا، بیشترکشورهای اروپایی، آمریکا و کانادا از این تصمیم پیروی کردند. البته پیش ازآن ایده تغییر ساعت بارها توسط بنیامین فرانکلین در دهه 1770 در دوران وزارتش در فرانسه، اعلام شده بود اما تا بیش از یک قرن بعد جدی گرفته نشد. ویلیام ویلت یک نویسنده انگلیسی در 1907 این ایده را دوباره زنده کرد تا اینکه 8 سال بعد آلمان اولین کشوری بود که آن را به کار بست.
در طول جنگ جهانی دوم، شکل متفاوتی از تغییر ساعت توسط بریتانیا اجرا شد. در طول تابستان ساعت بریتانیا دو ساعت به جلو کشیده شد که به نام ساعت تابستانی دوبل (مضاعف) شناخته میشود. جالب اینکه با پایان تابستان ساعتها طبق معمول به عقب کشیده نشد!
از 1966 قانون ساعت یکسان در داخل هر منطقه زمانی (Time Zone) به تصویب کنگره آمریکا رسید و در هر ایالت در صورت رأی مثبت مجلس ایالتی، تغییر ساعت انجام میگیرد. در بیشتر نقاط کانادا هم شرایط مشابهی وجود دارد به جز چند استثناء. مثلاً استان سسکاچوان یا مناطقی در کبک در شرق مدار 63 درجه غربی، ساعتهای خود را هرگز تغییر نمیدهند.
تغییر ساعت در اینجا هم مخالفان خود را دارد. به عنوان مثال "مایکل داونینگ" نویسنده کتاب " بهار به جلو: دیوانگی سالانه صرفه جویی با نور خورشید"، معتقد است که سیاستمدارها مردم را به بهانه صرفهجویی در انرژی گمراه میکنند. چون به جز مقدار کمی صرفه جویی در روزهای میانی تابستان، صرفهجویی قابل توجهی انجام نمیشود. بلکه هدف اصلی تأثیری است که تغییر ساعت بر خرده فروشی کالا در آمریکای شمالی دارد. با تغییر ساعت مردم وقت بیشتری را در بیرون میگذرانند و بیشتر خرید میکنند! مصاحبه رادیویی با مایکل داونینگ را از اینجا بشنوید.
منبع: Daylight time: Springing ahead and falling back-CBC
امسال ساعت تابستانی در آمریکای شمالی (بیشتر ایالتهای آمریکا و خیلی از استانهای کانادا) 3 هفته زودتر شروع میشود. در آگوست 2005 جورج بوش قانونی را امضا کرد که بر اساس آن برای صرفهجویی بیشتر در انرژی ساعت تابستانی به جای اولین یکشنبه آوریل در دومین یکشنبه مارس شروع شود و در اولین یکشنبه نوامبر دوباره ساعتها به جای خود بازگردند. برای اینکه پیشبینیهای لازم تا آن موقع انجام شود، زمان اجرای قانون از 2007 پیشبینی شده بود. یعنی یک سال و نیم بعد. بیشتر استانهای کانادا هم برای صرفهجویی بیشتر و همینطور حفظ ارتباط تجاری با شرکتهای آمریکایی برای اینکار اعلام آمادگی کردند. در این میان ماکروسافت هم نسخه جدید سیستم عامل خود، ویستا را سازگار با این تغییر ساعت جدید ارائه داد. اما از آنجا که هنوز بیشتر کامپیوترها از سیستمهای قدیمیتر استفاده میکنند، بروز اخلال در سسیتمهایی که با زمان وابسته هستند پیشبینی شده و حتی بعضیها این مشکل را به نام Mini Y2K اسم گذاشتهاند. اگرچه تغییر یک ساعت مشکل جدی برای خیلی از مردم نخواهد بود، (حداکثر دیر رسیدن به سر کار یا کلاس یا از دست دادن قرار ملاقاتها) اما دولت کانادا به مراکز بیمارستانی و تحقیقاتی هشدار داده است. این تغییر ساعت برای موسسات بزرگ و کوچک هزینههایی را به دنبال داشته. رییس یک مدرسه کوچک ابتدایی در وینیپگ در یک مصاحبه تلویزیونی میگفت چون زنگ کلاسهای ما بوسیله کامپیوتر زده میشود مجبور شدیم 800 دلار هزینه نرمافزاری داشته باشیم.
تغییر ساعت برای اولین بار در آلمان در سال 1915 انجام شد و خیلی زود بریتانیا، بیشترکشورهای اروپایی، آمریکا و کانادا از این تصمیم پیروی کردند. البته پیش ازآن ایده تغییر ساعت بارها توسط بنیامین فرانکلین در دهه 1770 در دوران وزارتش در فرانسه، اعلام شده بود اما تا بیش از یک قرن بعد جدی گرفته نشد. ویلیام ویلت یک نویسنده انگلیسی در 1907 این ایده را دوباره زنده کرد تا اینکه 8 سال بعد آلمان اولین کشوری بود که آن را به کار بست.
در طول جنگ جهانی دوم، شکل متفاوتی از تغییر ساعت توسط بریتانیا اجرا شد. در طول تابستان ساعت بریتانیا دو ساعت به جلو کشیده شد که به نام ساعت تابستانی دوبل (مضاعف) شناخته میشود. جالب اینکه با پایان تابستان ساعتها طبق معمول به عقب کشیده نشد!
از 1966 قانون ساعت یکسان در داخل هر منطقه زمانی (Time Zone) به تصویب کنگره آمریکا رسید و در هر ایالت در صورت رأی مثبت مجلس ایالتی، تغییر ساعت انجام میگیرد. در بیشتر نقاط کانادا هم شرایط مشابهی وجود دارد به جز چند استثناء. مثلاً استان سسکاچوان یا مناطقی در کبک در شرق مدار 63 درجه غربی، ساعتهای خود را هرگز تغییر نمیدهند.
تغییر ساعت در اینجا هم مخالفان خود را دارد. به عنوان مثال "مایکل داونینگ" نویسنده کتاب " بهار به جلو: دیوانگی سالانه صرفه جویی با نور خورشید"، معتقد است که سیاستمدارها مردم را به بهانه صرفهجویی در انرژی گمراه میکنند. چون به جز مقدار کمی صرفه جویی در روزهای میانی تابستان، صرفهجویی قابل توجهی انجام نمیشود. بلکه هدف اصلی تأثیری است که تغییر ساعت بر خرده فروشی کالا در آمریکای شمالی دارد. با تغییر ساعت مردم وقت بیشتری را در بیرون میگذرانند و بیشتر خرید میکنند! مصاحبه رادیویی با مایکل داونینگ را از اینجا بشنوید.
منبع: Daylight time: Springing ahead and falling back-CBC
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟