!...God bless Budweiser
سهشنبه، تیر ۰۵، ۱۳۸۶
جمعه، تیر ۰۱، ۱۳۸۶
چهارشنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۶
باز هم سنگسار
از سایت میدان:
اين پيغامي بود که امروز بعد از ظهر از طريق موبايلهاي به موبايل بعضي از فعالان کمپين مبارزه با سنگسار رسيد. ناباوري لحظات اوليه جاي خود را به نتايج تکان دهنده تحقيقات و اخبار موثق داد. شوراي تامين استان مجوز اجراي حکم سنگسار يک زن و يک مرد را در ملاء عام صادر کرده است. قاضي شعبه يکم دادگاه جزايي تاکستان که حکم رجم را صادر کرده، خود در محل اجراي حکم حضور خواهد يافت و اولين سنگ را خواهد زد. قرار بوده اين حکم روز يکشنبه 26 خرداد اجرا شود که شوراي تامين استان اجراي آن را به 5 شنبه 31 خرداد موكول كرده است.
مکرمه ابراهيمي، 43 ساله، 11 سال است که به همراه مردي که از او يک فرزند دارد در زندان چوبين قزوين در انتظار اجراي حکم سنگسار به سر مي برد. يک منبع مطلع با تاييد خبر اجراي حکم سنگسار در تاکستان به خبرنگار ميدان گفت: "حتي گودالي را که قرار است حکم در آن اجرا بشود در بهشت زهرا کنده اند.
وي افزود: براي اين مرد و زن به دليل زناي محصنه حكم رجم صادر شده و اين حكم نه با اقرار يا شهادت بلکه بر اساس علم قاضي بوده است. اين مرد و زن فرزندي دارند كه اكنون 11 ساله است. گفته مي شود اين دو نفر که مدتي نيز با هم زندگي مي کرده اند از همان اوايل زندگي عملي خود با هم در زندان به سر مي بردند. البته روايت ها درباره زن متفاوت است. برخي مي گويند همسرش او را بيرون از خانه انداخته بوده است و زن به مدت 2 سال جدا در خانه مادرش زندگي مي كرده است. مرد و زن هر دو از ازدواج هاي قبلي خود فرزند دارند. مکرمه که مادر 3 فرزند است به شدت در زندان پريشان و بي تاب است.
در حالي است که قرار است با اعلان رسمي در محل اجراي حکم، فردا از مردم دعوت شود تا در اجراي سنگسار در تاکستان شرکت کنند، مقامات قضايي ايران اجراي هرگونه حکم سنگساري را تکذيب کرده و مي کنند.
کمپين قانون بي سنگسار از همه فعالان جنبش زنان، کوشندگان حقوق بشر و زنان و مردان آزاده مي خواهد همه تلاش خود را براي جلوگيري از اجراي اين حکم انجام دهند.
خبر فوري: يک زن و يک مرد پنجشنبه در تاکستان قزوين سنگسار مي شوند
تاریخ: 06/19/2007
"خبر فوري: 5 شنبه ساعت 9 صبح روبه روي بهشت زهراي تاکستان دو نفر را سنگسار مي کنند."
اين پيغامي بود که امروز بعد از ظهر از طريق موبايلهاي به موبايل بعضي از فعالان کمپين مبارزه با سنگسار رسيد. ناباوري لحظات اوليه جاي خود را به نتايج تکان دهنده تحقيقات و اخبار موثق داد. شوراي تامين استان مجوز اجراي حکم سنگسار يک زن و يک مرد را در ملاء عام صادر کرده است. قاضي شعبه يکم دادگاه جزايي تاکستان که حکم رجم را صادر کرده، خود در محل اجراي حکم حضور خواهد يافت و اولين سنگ را خواهد زد. قرار بوده اين حکم روز يکشنبه 26 خرداد اجرا شود که شوراي تامين استان اجراي آن را به 5 شنبه 31 خرداد موكول كرده است.
مکرمه ابراهيمي، 43 ساله، 11 سال است که به همراه مردي که از او يک فرزند دارد در زندان چوبين قزوين در انتظار اجراي حکم سنگسار به سر مي برد. يک منبع مطلع با تاييد خبر اجراي حکم سنگسار در تاکستان به خبرنگار ميدان گفت: "حتي گودالي را که قرار است حکم در آن اجرا بشود در بهشت زهرا کنده اند.
وي افزود: براي اين مرد و زن به دليل زناي محصنه حكم رجم صادر شده و اين حكم نه با اقرار يا شهادت بلکه بر اساس علم قاضي بوده است. اين مرد و زن فرزندي دارند كه اكنون 11 ساله است. گفته مي شود اين دو نفر که مدتي نيز با هم زندگي مي کرده اند از همان اوايل زندگي عملي خود با هم در زندان به سر مي بردند. البته روايت ها درباره زن متفاوت است. برخي مي گويند همسرش او را بيرون از خانه انداخته بوده است و زن به مدت 2 سال جدا در خانه مادرش زندگي مي كرده است. مرد و زن هر دو از ازدواج هاي قبلي خود فرزند دارند. مکرمه که مادر 3 فرزند است به شدت در زندان پريشان و بي تاب است.
شنيده ها حاکي از آن است که حکم رجم پس از رد درخواست مکرمه در کميسيون عفو و بخشودگي به اصرار يکي از مقامات قضايي استان قزوين قرار است اجرا شود.
در حالي است که قرار است با اعلان رسمي در محل اجراي حکم، فردا از مردم دعوت شود تا در اجراي سنگسار در تاکستان شرکت کنند، مقامات قضايي ايران اجراي هرگونه حکم سنگساري را تکذيب کرده و مي کنند.
کمپين قانون بي سنگسار از همه فعالان جنبش زنان، کوشندگان حقوق بشر و زنان و مردان آزاده مي خواهد همه تلاش خود را براي جلوگيري از اجراي اين حکم انجام دهند.
مطالب مرتبط در ديگر سايتها:
قرار است دو نفر در تاكستان قزوين سنگسار شوند؟!؛ وارش
دو روز تا سنگسار؛ کانون اسپارترا
سنگ؛ زن نوشت
فردا صبح دونفر سنگسارمي شوند، روز آنلاين، اميد معماريان
يک زن و يک مرد فردا در تاکستان قزوين سنگسار مي شوند، کانون زنان ايراني
شمارش معکوس تا اجراي حكم سنگسار در ملاء عام ، شهرزاد نيوز
قرار است دو نفر در تاكستان قزوين سنگسار شوند؟!؛ وارش
دو روز تا سنگسار؛ کانون اسپارترا
سنگ؛ زن نوشت
فردا صبح دونفر سنگسارمي شوند، روز آنلاين، اميد معماريان
يک زن و يک مرد فردا در تاکستان قزوين سنگسار مي شوند، کانون زنان ايراني
شمارش معکوس تا اجراي حكم سنگسار در ملاء عام ، شهرزاد نيوز
خورشید خانم و سیبیل طلا هم نوشتن.
دوشنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۶
مبارزه فرهنگی با هالوکاست؟
مدتی است که سریال جدیدی از شبکه یک تلویزیون ایران پخش میشود. داستان مجموعه "مدار صفر درجه" در بحبوحه شروع جنگ جهانی دوم به وقوع میپیوندد. وجود صحنههایی از تهران قدیم و استفاده از دکور خیابان لالهزار یادگار هزاردستان علی حاتمی، و بازیگران خوب و موضوعی تاریخی، انگیزه خوبی شخصاً برای من جهت دنبال کردن یک مجموعه میتواند باشد. ضمن اینکه داستان هم جذابیتهای دراماتیکی خاص خود را دارد. داستان صحنههایی از تهران و پاریس قدیم را دارد. صحنههای اشغال پاریس توسط نیروهای آلمان نازی و استفاده از سیاهی لشگر قابل توجه نسبت به دیگر مجموعههای ایرانی آن هم در یک کشور دیگر با حضور بازیگران فرانسوی، خود گویای پرخرج بودن کار است.
پسر یک دیپلمات سابق کشور شاهنشاهی ایران در شامات آنزمان که به علت جهتگیریهای سیاسیاش معزول شده و همسری فلسطینی دارد و فعلاً در پایتخت طبابت میکند، با استفاده از بورسهای رضاخانی جهت تحصیل فلسفه به فرانسه اعزام میشود. در آنجا دلداده یکی از همکلاسیهایش که دخترکی یهودی است میشود. از طرفی شوهر خواهرش که صاحب منصبی در وزارت خارجه است، عضو تشکیلاتی بنام ایران باستان است که تلاش دارند دولت وقت را به سمت حمایت از آلمان نازی متمایل کنند. این گروه ضمن حمایت از مهاجرت یهودیان ایرانی به فلسطین، از گروههای تندروی یهودی، که یهودیان مخالف تشکیل دولت یهود را ترور میکنند، حمایت مخفیانه میکند. از آنطرف دایی دخترک یهودی، استاد تاریخی است که مدارکی دال بر همکاری نازیها با آژانس یهود در جهت تشکیل دولت یهود و کوچ یهودیان به فلسطین دارد...
در مجموع به نظر میآید این سریال پرهزینه و پرآب و رنگ که ترانههای فرانسوی و عبری با صدای خواننده زن دارد و همینطور از نمایش مستی و دختربازی دانشجویان ایرانی در اروپا ابایی ندارد و به راحتی کلماتی مثل "دستمالچی نازیها" (بخوانید دستمالکش نازیها) و "مگر عروسی ننهات است؟!" و ... را مثل نقل و نبات تکرار میکند، به نوعی جهت ماستمالی گافهای احمدینژاد در مورد ضدیهود بودنش ساخته شده، و اینکه بین یهودی خوب و یهودی بد تمایز قایل شود. هرچند هنوز هیچ اشارهای به هالوکاست نداشته، اما به طور غیر مستقیم میخواهد بگوید نازیها و صهیونیستها دستشان توی یک کاسه بوده! اما اینکه آیا همکاری آژانس یهود و نازیهای آلمان واقعاً سند تاریخی دارد یا ساخته کارگاههای تاریخسازی جمهوری اسلامی است، چیزی است که من واقعاً دوست دارم بدانم. کسی چیزی میداند؟
قسمتهای مختلف این سریال را میتوانید اینجا آنلاین ببنیند یا از اینجا دانلود کنید.
شنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۸۶
سهم من ...
زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه میاویزد
زندگی شاید طفلیست که از مدرسه بر میگردد
زندگی شاید افروختن سیگاری باشد ، در فاصلهء رخوتناک دو همآغوشی
...
زندگی شاید آن لحظه مسدودیست
که نگاه من ، در نی نی چشمان تو خود را ویران میسازد
ودر این حسی است
که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت
...
آه...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من ،
آسمانیست که آویختن پرده ای آنرا از من میگیرد
...
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه میاویزد
زندگی شاید طفلیست که از مدرسه بر میگردد
زندگی شاید افروختن سیگاری باشد ، در فاصلهء رخوتناک دو همآغوشی
...
زندگی شاید آن لحظه مسدودیست
که نگاه من ، در نی نی چشمان تو خود را ویران میسازد
ودر این حسی است
که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت
...
آه...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من ،
آسمانیست که آویختن پرده ای آنرا از من میگیرد
...
تا تقریباً یکسالی بعد از اینکه از ایران خارج شدم، هز ار گاهی ایمیلهای ناشناسی میگرفتم با جملات گاه کوتاه گاه بلند مثل این: " تو خودت میدونی از زندگی چی میخوای...؟!" هیچوقت نفهمیدم که فرستنده (یا فرستندههای) این ایمیلها کی بود. اما گویی الان منتظر این دوست ناشناسم که باز با یکی دو جمله منو تکون بده. بدجوری دچار خستگی مزمن از زندگی شدم...
سهشنبه، خرداد ۱۵، ۱۳۸۶
وقتی رگ مشهدی استاد بالا میزند
محمدرضا شجریان، در مصاحبه با تلویزیون فارسی بی.بی.سی، انتقادها در مورد تکراری شدن کنسرتها و آثارش و اینکه چرا دیگر آثاری مثل دستان و بیداد خلق نمیکند، را رد کرد و با ته لهجه مشهدی گفت:
"من این حرفها رو قبول ندارم!... همینکه که میام و همین کنسرتهاره هم میدم بایست ازم خیلی هم ممنون باشن!... اینها توقعات بیجایست که خیلی از مردم ما دارن که از نظر ما ارزشی نداره!"
هرچند ما خیلی مخلص این همشهری مخملین صدا و قدردان خدمتی که به موسیقی ایرانی کرده هستیم، اما در شگفتم که مقایسه یک هنرمند، خصوصاً به عنوان یک آهنگساز با یک وزنه بردار که نباید از او توقع داشت وزنه 30 سال پیشش را بردارد، مقایسه درستی است؟ پس چرا آثار این همه موسیقیدان و نویسنده و نقاش و ... در آخر عمر پختهتر میشود؟
راستی استاد شماره رنگ موتون چیه؟ اصلاً سن بازنشستگیتونو نشون نمیده!
"من این حرفها رو قبول ندارم!... همینکه که میام و همین کنسرتهاره هم میدم بایست ازم خیلی هم ممنون باشن!... اینها توقعات بیجایست که خیلی از مردم ما دارن که از نظر ما ارزشی نداره!"
هرچند ما خیلی مخلص این همشهری مخملین صدا و قدردان خدمتی که به موسیقی ایرانی کرده هستیم، اما در شگفتم که مقایسه یک هنرمند، خصوصاً به عنوان یک آهنگساز با یک وزنه بردار که نباید از او توقع داشت وزنه 30 سال پیشش را بردارد، مقایسه درستی است؟ پس چرا آثار این همه موسیقیدان و نویسنده و نقاش و ... در آخر عمر پختهتر میشود؟
راستی استاد شماره رنگ موتون چیه؟ اصلاً سن بازنشستگیتونو نشون نمیده!
اشتراک در:
پستها (Atom)
دیدار با خانم نویسنده
سهشنبه این هفته، ۲۱ ماه مه ۲۰۲۴ روزی ماندگار و استثنایی در زندگی من بود. در صد و چند کیلومتری پاریس، در روستایی که کوچههایش از شدت اصالت ...
-
در اپیزود ششم گفتم که پادکست ساختن کار پر زحمت و پرهزینهایست و از آنجایی که تصمیم دارم تا جایی که ممکن است اسپانسر و تبلیغ تجاری قبول...
-
سهشنبه این هفته، ۲۱ ماه مه ۲۰۲۴ روزی ماندگار و استثنایی در زندگی من بود. در صد و چند کیلومتری پاریس، در روستایی که کوچههایش از شدت اصالت ...