محمدرضا شجریان، در مصاحبه با تلویزیون فارسی بی.بی.سی، انتقادها در مورد تکراری شدن کنسرتها و آثارش و اینکه چرا دیگر آثاری مثل دستان و بیداد خلق نمیکند، را رد کرد و با ته لهجه مشهدی گفت:
"من این حرفها رو قبول ندارم!... همینکه که میام و همین کنسرتهاره هم میدم بایست ازم خیلی هم ممنون باشن!... اینها توقعات بیجایست که خیلی از مردم ما دارن که از نظر ما ارزشی نداره!"
هرچند ما خیلی مخلص این همشهری مخملین صدا و قدردان خدمتی که به موسیقی ایرانی کرده هستیم، اما در شگفتم که مقایسه یک هنرمند، خصوصاً به عنوان یک آهنگساز با یک وزنه بردار که نباید از او توقع داشت وزنه 30 سال پیشش را بردارد، مقایسه درستی است؟ پس چرا آثار این همه موسیقیدان و نویسنده و نقاش و ... در آخر عمر پختهتر میشود؟
راستی استاد شماره رنگ موتون چیه؟ اصلاً سن بازنشستگیتونو نشون نمیده!
"من این حرفها رو قبول ندارم!... همینکه که میام و همین کنسرتهاره هم میدم بایست ازم خیلی هم ممنون باشن!... اینها توقعات بیجایست که خیلی از مردم ما دارن که از نظر ما ارزشی نداره!"
هرچند ما خیلی مخلص این همشهری مخملین صدا و قدردان خدمتی که به موسیقی ایرانی کرده هستیم، اما در شگفتم که مقایسه یک هنرمند، خصوصاً به عنوان یک آهنگساز با یک وزنه بردار که نباید از او توقع داشت وزنه 30 سال پیشش را بردارد، مقایسه درستی است؟ پس چرا آثار این همه موسیقیدان و نویسنده و نقاش و ... در آخر عمر پختهتر میشود؟
راستی استاد شماره رنگ موتون چیه؟ اصلاً سن بازنشستگیتونو نشون نمیده!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟