هرچند زمستون امسال کانادا دیر آمد، اما بدجوری پر زور آمده! این هفتهای که گذشت،اینجا توی وینیپگ، کلی برف اومده و هوا تا 22 درجه زیر صفر (بدون احتساب باد) سرد شد. هواشناسی کانادا اعلام کرده این زمستون سردترین زمستون در طول 15 سال گذشته برای بیشتر نقاط کانادا خواهد بود. توی گزارشش آمده که آخرین باری که کانادا سرمای 42 درجه زیر سفر (بدون احتساب باد) رو تجربه کرده سال 1994 بوده. اینجا به طور متوسط همیشه دمای واقعی هوا 1.5 برابر اون چیزی که اعلام میشه توسط انسان حس میشه (با توجه به اثر سوزهای تقریباً همیشگی).
و اما بعد از بیشتر ار 3 ماهی که بیشترش برای من روزهای پر از دردسر و گرفتاری و استرس بود، هته پیش خبرهای خوبی داشتم. بله گوش شیطون کر زندگی شیرین میشود: از نتیجه کارهایی که تا اینجا روی پروژهای که توی هفت-هشت ماهی که توی محل کارم روش مشغول هستم ، سوپروایزر محترمه مقالهای درآورده بود که هفته قبل اعلام پذیرشش از یک کنفرانس بینالملی (ICHPS 2008) برای هممون رسید همراه با دعوتنامه برای شرکت در کنفرانس که 17 و 18 ژانویه در فیلادلفیای آمریکا برگزار میشه. همیشه از اینکه این انگلیسیزبانهای بیسواد فرق "ع" و "الف" رو نمیفهمن و فامیل من توی لیستها همیشه اوله حرصم میگیره، اما اینبار از اینکه این کنفرانس اسامی رو در هر مقاله به ترتیب الفبا اعلام کرده و در نتیجه اسم من قبل از اون 4-5 نفر پروفسور کله گنده افتاده کلی حال کردم! فعلاً تقاضای کمک مالی از دانشگاه و خود کنفرانس کردم که اگه حداقل 70درصد هزینهها جور بشه برای ویزا اقدام میکنم. وگرنه که بیخیال.
و اما خبر خوب دیگه اینکه همون سوپروایزر محترمه بهم پیشنهاد کار روی یک پروژه دیگه رو هم داد که طبیعتاً من هم با کلی ذوقمرگی قبول کردم. در این یکی قراره روی بیماری پارکینسون کار بشه. هم روی الگوریتم آماری تشخیصش و هم برآورد نرخ شیوعش در منیتوبا. اینجوری ساعت کارم بیشتر از دو برابر میشه و شاید بتونم کمی از قرض و قوله ها رو صاف کنم! البته اینبار پروژه مال یک کلینیک تخصصی خصوصی پارکیسنونه و دانشگاه قراره با این طرح همکاری کنه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟