شنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۶

شهریار

سریال زندگی شهریار، ساخته کمال تبریزی رو نگاه می‌کنم. در صحنه‌ای ایرج‌میرزا از شهریار جوان راز محبوبیت و احترامی که مردم برای این شاعر جوان قائلند و برای ایرجی که سال‌هاست در عالم شعر و شاعری ‌است، نیستند از شهریار می‌پرسه. شهریار علتش رو نگه نداشتن حرمت شعر و مدیحه‌سرایی‌های ایرج‌میرزا برای شاهان و حاکمانی چون ناصرالدین‌شاه و دیگران می‌دونه و ایرج‌میرزا علت مدیحه‌سرایی‌هاشو با فقرش در اون زمان توجیه می‌کنه. جالب اینجاست که خود شهریار در سال‌های آخر عمر مدیحه‌سرای حکومت می‌شه که به نظر نمیاد دلیلش نیاز مالی باشه. سال‌‌های اول انقلاب شعر خوندن از شهریار در مدارس، جرم بود! توی همین (یا همون!) مشهد ما، دبیر ادبیاتی رو می‌شناسم که به جرم خوندن شعری از شهریار سر کلاس، توبیخ شد و تا مدتی کارش رو از دست داد. یادمه آیت الله خمینی هم در یکی از سخنرانی‌هاش به شدت به شعر معروف "علی ای همای رحمت" شهریار، مشخصاً به خاطر قسمت "... که نگین پادشاهی..." حمله کرد. اما بعد چی شد که شهریار شد مداح حکومت و در رسای حکومت و سرانش (حتی برای رفسنجانی) شعر گفت؟ حرف‌های زیادی بین مردم می‌گشت و هنوز هم کم و بیش هست که بعد از اینکه پسرش که مجاهد بود دستگیر می‌شه، برای حفظ جون اون حاضر به همکاری شده و بعد از اون بود که کم کم بغض حکومت نسبت به این شاعر، خوابید. حتی گفته می‌شه شهریار مجبور شد اشعاری منتشر نشده از خودش رو به آقایون بده تا بعدها با نام دیگه‌ای منتشر بشه. اهل فن می‌گن منظومه‌هایی چون "من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم" از نظر وزن و ساختار عروضی با اشعار شهریار انطباق کامل داره. ( اصلاً به من چه! دروغ چرا؟ تا قبر آ...آ...آ...آ...!)

باید صبر کرد و دید که این آقا کمال تبریزی مارمولک ساز! آخر این سریال که به بعد از انقلاب می‌رسه رو چه جوری جمع و جور خواهد کرد. من شخصاً از دوران قیام شیخ محمد خیایابی‌اش‌خوشم آمد. خیابانی را که در کتاب‌های درسی ما به صورت یک قهرمان آزادی‌خواه انتقاد ناپذیر به خورد ما می‌دادند، در این روایت، به خاطر شیوه مبارزاتیش و همینطور بیسوادیش در ادبیات فارسی، به شدت مورد تمسخر شهریار جوان قرار گرفت که دل ما را بسی خنک ساخت!

و اما چیز غیر منتظره‌ای که در این سریال دیدم و تا قبل از اینکه در چند جای دیگه گوگلش کردم و مطمئن شدم، باورم نمی‌شد این بود که عارف قزوینی خیلی از تصنیف‌های انقلابیش مثل "از خون جوانان وطن لاله دمیده" رو خطاب به سلسله قاجار و با چشم امید به رضاخان میرپنج به عنوان منجی ایران سروده. (هرچند که در اواخر عمر صابون استبداد رضاخان که دیگر رضاشاه شده است به تن عارف هم می‌خوره). این قضیه متقابلاً دل مارا بسی غمگین ساخت!

بشنوید و دانلود کنید اجراهای مختلف از این تصنیف را:

با صدای الهه (گلهای رنگارنگ شماره 555)









<a href="http://realmedia.uic.edu/ramgen/itltv/bbtips.6feb02.smi">Play second clip</a>



با صدای شجریان (اجرای قبل از انقلاب) – دانلود (ممنون از کیوان به خطر فایل)









<a href="http://realmedia.uic.edu/ramgen/itltv/bbtips.6feb02.smi">Play second clip</a>


با صدای الهه (اجرای مجدد در دوران جنگ ایران و عراق)









<a href="http://realmedia.uic.edu/ramgen/itltv/bbtips.6feb02.smi">Play second clip</a>


با صدای شجریان ( از آلبوم راز دل – اجرای بعد از انقلاب) – دانلود









<a href="http://realmedia.uic.edu/ramgen/itltv/bbtips.6feb02.smi">Play second clip</a>


با صدای الهه – اجرای زنده در یک کنسرت بعد از انقلاب - دانلود









<a href="http://realmedia.uic.edu/ramgen/itltv/bbtips.6feb02.smi">Play second clip</a>


سریال شهریار رو از اینجا ببینید.


پ.ن: فراموش نکنیم که بیشتر شعرای ما یه جاهایی از عمرشون رو سوتی دادند. همین حافظ علیه الرحمه مگه کم مدح شاهان داره؟ می خوام بگم، خیلی مطلق نباید به قضیه نگاه کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما چیست؟

دیدار با خانم نویسنده

سه‌شنبه این هفته، ۲۱ ماه مه ۲۰۲۴ روزی ماندگار و استثنایی در زندگی من بود. در صد و چند کیلومتری پاریس، در روستایی که کوچه‌هایش از شدت اصالت ...