خواننده ای از سایت انتخاب در مورد کاریکاتورهای جنجالی سوال های جالبی پرسیده که این روزها سوال خیلی هاست. اینجا بخونیدش.
روزنامه "روز" درمطلبی اشاره کرده که :
چهار ماه ، و بر اساس بعضي روايت ها پنج ماه پيش، يک نشريه دانمارکي، 9 کاريکاتور از پيامبر اسلام درج کرد، که در همان موقع عکس العمل هايي را در اين کشور و بين مسلمانان برانگيخت. در ميان اين مسلمانان، روحاني جواني نيز بود به نام احمد آکاري. آتش او از همه تند تر بود، و شايد به همين خاطر، يک جوري سه کاريکاتور ديگر هم دست و پا کرد، که اتفاقا همين سه کاريکاتور، شايسته عنوان "موهن" بود. هنوز کسي نمي داند اين سه کاريکاتور از کجا آمده است، اما هر چه بود "جنس" آقاي آکاري تکميل شد. او با اين 9 کاريکاتور به اضافه 3 کاريکاتور بعدي، مجموعه اي 12 کاريکاتوري فراهم کرد و آنها را "از طريق ايميل" هاي ناشناس به نشريات ديگر هم فرستاد. بعد براي "تماس" با علماي اسلام، عازم خاورميانه شد، و البته با هر دوازده کاريکاتور.
(در خیلی از مطالب سایت های داخل ایران از کاریکاتوری که پیامبر رو با شکل خوک نشان داده اسم می برن که چنین کاریکاتوری در مجموعه کاریکاتورهای روزنامه دانمارکی نیست. با خوندن مطلب بالا قضیه برایم روشن شد!)
سه نفر از نفرات کلیدی حمله به سفارتخانه دانمارک وبلاگ هم دارند. این وبلاگ فاتح سفارت است! همانی که عکسش را در پست قبلی گذاشته بودم. عکسهای توهین آمیزی با نماد سردر سفارت دانمارک توی وبلاگ خودش می تونین پیدا کنید. به این جمله اش توجه کنید "دوستی میگفت که من تازه فهمیدم پدرم چگونه جوانیاش را گذرانده است. در دوران انقلاب و دوران جنگ. پر از هیجان و شور. به حال بابام غبطه میخورم!" آیا شما چیزی جز تخلیه انرژی جونی استنباط می کنین؟ اینجا در جشن ها و کنسرت ها جوون ها از ته دل فریاد میزنن و در کلاب ها تمام انرژی خودشون را با رقص و پایکوبی یا انواع امکانات ورزشی تخلیه می کنند و بعد از دو روز تعطیل باز همه گویا آماده یک هفته پر از کار و تلاش می شن. همینه که بعد از یکسال و نیم برای دیدن یک دعوای باحال از اون نوع دعواهای خیابونی توی ایران که هر روز حداقل یکی شو می دیدیم، دلم تنگ شده!
این هم وبلاگ یکی دیگر و یکی دیگرتر از این فاتحین!
راستی از قرار یک روزنامه مصری هم توی ماه اکتبر این کاریکاتورها رو چاپ کرده بوده.
روزنامه "روز" درمطلبی اشاره کرده که :
چهار ماه ، و بر اساس بعضي روايت ها پنج ماه پيش، يک نشريه دانمارکي، 9 کاريکاتور از پيامبر اسلام درج کرد، که در همان موقع عکس العمل هايي را در اين کشور و بين مسلمانان برانگيخت. در ميان اين مسلمانان، روحاني جواني نيز بود به نام احمد آکاري. آتش او از همه تند تر بود، و شايد به همين خاطر، يک جوري سه کاريکاتور ديگر هم دست و پا کرد، که اتفاقا همين سه کاريکاتور، شايسته عنوان "موهن" بود. هنوز کسي نمي داند اين سه کاريکاتور از کجا آمده است، اما هر چه بود "جنس" آقاي آکاري تکميل شد. او با اين 9 کاريکاتور به اضافه 3 کاريکاتور بعدي، مجموعه اي 12 کاريکاتوري فراهم کرد و آنها را "از طريق ايميل" هاي ناشناس به نشريات ديگر هم فرستاد. بعد براي "تماس" با علماي اسلام، عازم خاورميانه شد، و البته با هر دوازده کاريکاتور.
(در خیلی از مطالب سایت های داخل ایران از کاریکاتوری که پیامبر رو با شکل خوک نشان داده اسم می برن که چنین کاریکاتوری در مجموعه کاریکاتورهای روزنامه دانمارکی نیست. با خوندن مطلب بالا قضیه برایم روشن شد!)
سه نفر از نفرات کلیدی حمله به سفارتخانه دانمارک وبلاگ هم دارند. این وبلاگ فاتح سفارت است! همانی که عکسش را در پست قبلی گذاشته بودم. عکسهای توهین آمیزی با نماد سردر سفارت دانمارک توی وبلاگ خودش می تونین پیدا کنید. به این جمله اش توجه کنید "دوستی میگفت که من تازه فهمیدم پدرم چگونه جوانیاش را گذرانده است. در دوران انقلاب و دوران جنگ. پر از هیجان و شور. به حال بابام غبطه میخورم!" آیا شما چیزی جز تخلیه انرژی جونی استنباط می کنین؟ اینجا در جشن ها و کنسرت ها جوون ها از ته دل فریاد میزنن و در کلاب ها تمام انرژی خودشون را با رقص و پایکوبی یا انواع امکانات ورزشی تخلیه می کنند و بعد از دو روز تعطیل باز همه گویا آماده یک هفته پر از کار و تلاش می شن. همینه که بعد از یکسال و نیم برای دیدن یک دعوای باحال از اون نوع دعواهای خیابونی توی ایران که هر روز حداقل یکی شو می دیدیم، دلم تنگ شده!
این هم وبلاگ یکی دیگر و یکی دیگرتر از این فاتحین!
راستی از قرار یک روزنامه مصری هم توی ماه اکتبر این کاریکاتورها رو چاپ کرده بوده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟