(لطفاً به مطالب اضافه شده به آخر این پست توجه کنید.) بعد از اون گروگانگیری هفته قبل در مدرسهای متعلق به جامعه آمیشها در پنسیلولنیا که منجر به قتل چند دختر دانشآموز شد، توجه دوباره خیلیها به این گروه جلب شده. آمیشها که از نوع خاص لباسشون راحت میشه شناخت رو چند باری در تورنتو هم دیده بودم، اما اینجا توی وینیپگ خیلی بیشتر به چشم میخورن. چیز زیادی در مورد این آدمهای آروم نمیدونستم، فقط از بقیه بارها شنیده بودم که جامعه دید خیلی خوبی بهشون داره و اونها رو به عنوان مسیحیهایی با عقاید خاص و در عین حال دوستداشتنی میشناسه. در مورد آروم بودن این آدمها همین بس که بعد از اینکه اون قاتل دیوونه رفت توی اون مدرسه و 5 تا از دختراشونو کشتو بعد هم خودشو کشت، رفتن خونه قاتله و گفتن ما اونو
بخشیدیمش! ما باید اونو ببخشیم تا خدا هم ما رو ببخشه! برای من شخصاً دیدن این آدمها با اون لباسهای معمولاً آبی رنگ مدل قدیمی، جذابیت خاصی داشت. دیدنشون منو به یاد فیلمهایی که اروپای دویست سال پیش رو به تصویر میکشه میانداخت. معروفه که آمیشها با نوع زندگی سنتی و غیر ماشینی خود، یکی از عجایب جامعه آمریکا هستند. کنجکاو شده بودم در موردشون بیشتر بدونم.. این پست، نتیجه این کنجکاوی در وبسایتهای مختلف در مورد این آدمهاست. سعی کردم ترجمه خلاصهای از اونچه خوندم رو اینجا بیارم:
پایه گذار مکتب یا فرقه آمیش، شخصی به نام ژاکوب آمان (1720-1644) بوده است که نام این فرقه هم از نام این شخص گرفته شده. این فرقه در واقع در ادامه و نوعی نگرش اصلاحی به فرقه Mennonite (مخالفان غسل تعمید) بوجود آمد. پیروان اولیه آن در سوئیس و کناره جنوبی رود راین ساکن شدند. این افراد از اوایل قرن 18 میلادی شروع به مهاجرت به ایالات متحده کردند و بیشترشان در پنسلوانیا اسکان گرفتند.
آمیشها اگرچه همه میتوانند به انگلیسی صحبت کنند، اما بین خود از یک گویش خاص هلندی (داچ) به نام هلندی پنسیلوانیایی (Pennsylvania Dutch) استفاده میکنند. روزهای مقدس دیگر مسیحیان را جشن میگیرند باضافه اینکه روز 11 اکتبر روزه میگیرند. یک هفته در میان، یکشنبهها مراسم مذهبی دارند و در یکشنبههای بین دو هفته به دیدار یکدیگر میروند و در خانههای هم به انجیل خوانی و سرودهای مذهبی میپردازند. به عنوان یک قانون، محل تجمع یا کلیسا نمیسازند و به جای آن در خانههای اعضا برای انجام امور مذهبی گرد هم میآیند. این به عنوان سمبلی از توصیه به صرفهجویی در آیین آنهاست و تأکید بر اینکه کلیسای واقعی خود مردم هستند نه ساختمانها.
ازدواج خارج از کیش آمیش مجاز نیست. زوجهایی که قصد ازدواج دارند، در اواخر اکتبر قصد ازدواج خود را اعلام میکنند و ازدواج در یکی از خانههایشان در طول نوامبر یا اوایل دسامبر (در یک پنجشنبه) انجام میگیرد.
مراسم خاکسپاری بسیار ساده و بدون مدح و ستایش باید انجام گیرد. تابوت باید خیلی ساده باشد و بدون تزئین و حتی از گل هم استفاده نمیشود. زنان آمیش معمولاً در لباس عروسیشان دفن میشوند.
مردهای آمیش کتهای ساده تیره رنگ با کلاه لبه دار میپوشند و زنها معمولاً لباسهای رنگی ساده با آستین بلند. زنها باید سر خود را با چیزی شبیه یک کلاه کوچک بی لبه (Bonnet) یا روسری کوچک (که پشت سرشان گره میزنند) بپوشانند. معمولاً روی لباس خود از نوعی پیشبند (رودامنی) استفاده میکنند. این پیش بند برای زنهای متأهل سفید و بری مجردها سیاه است. لباس عروس معمولاً آبی یا ارغوانی است. استفاده از دکمه، جیب و زیپ در لباسهای پیروان آمیش (مرد و زن) ممنوع است.
مردهای متأهل در پیروی از قانونی که در عهد عتیق آمده، ریش خود را بلند میکنند اما سبیلهایشان را می تراشند اما مجردها ریششان را هم می ترشاند. در آیین آمیش، طبق فرمان دوم از ده فرمان موسی، عکس گرفتن و همینطور اجازه دادن به دیگران برای برداشتن عکس آنها حرام است.
به استثناء تعداد خیلی کمی، نسل قدیمیتر آمیشها مجاز به داشتن و استفاده از اتومبیل یا حتی تراکتور کشاورزی نیستند. اگرچه در مواقع ضروری از ماشین استفاده میکنند. کرایه کردن تاکسی و اتوبوس (با راننده) مجاز است اما نه در یکشنبهها. در یکشنبهها هر نوی تبادل پولی ممنوع است. بیشتر خانوادههای آمیش معمولاً کالسکه یا دلیجان اسبی دارند. (تابلوهای راهنمایی و رانندگی شبیه این عکس در مناطق آمیش نشین آمریکا زیاد به چشم می خورند)
استفده از برق در زندگی جدید به یک مشکل پیچیده برای آمیشها تبدیل شده. با وجودی که طبق باورهایشان استفاده از انرژی برق مجاز نیست، اما استفاده محدود پذیرفته شده. مثلاً اگر برق داخل خانه به خطوط نیروی برق بیرون متصل نباشد، استفاده محدود از آن اشکالی ندارد. مثل استفاده از باتریهای 12 ولتی قابل شارژ که بین آمیشها بسیار متداول است. استفاده از موتور برق فقط برای شارژ باطریها یا جوشکاری و همینطور همزن شیر مجاز شناخته شده است! از استفاده از وسایل برقی مثل رادیو، تلویزیون، کامپیوتر و .. منع شدهاند. توجیهشان برای ممنوعیت رادیو و تلویزیون این است که این وسایل حرفها و تصاویر ناخواسته را به داخل منازل میآورند. ممنوعیت استفاده از برق حتی برای روشنایی هم اینگونه توجیه میشود که با وجود برق و روشنایی در کل خانه، اعضای خانواده به جای جمع شدن در یک اتاق و بودن در کنار هم، از هم دور میشوند.
به طور معمول داشتن تلفن داخل خانه مجاز نیست اما در سالهای اخیر بعضی خانوادهها تلفنی در بیرون از خانه جایی مثل انباری یا طویله قرار دادهاند اما فقط برای کارهای ضروری و مکالمههای کوتاه. (نوعی کلاه شرعی!)
با وجودی که به دولتهایشان (آمریکا یا کانادا) مالیات میپردازند (چون به رعایت قانون توصیه شدهاند) اما کمکهای مالی دولتی مثل بیمه بازنشستگی و بیکاری را قبول نمیکنند و به جای آن در بین خودشان صندوقهای کمک متقابل بین اعضا در شرایط اضطراری دارند.
از دخالت در سیاست منع شدهاند و برای همین رأی نمیدهند. در ارتش شرکت نمیکنند. حتی با وجودی که صلح طلب هستند، مایل نیستند از آنها به عنوان گروههای صلحدوست نام برده بشود. زیرا در این صورت مجبور به موضعگیریهای سیاسی در مسایل داخلی یا بینالمللی خواهند شد.
سیستم آموزشی خود را دارند. فرندانشان را در مدارس مخصوص آمیش که مدارسی تکاتاقه است آموزش میدهند. اما تحصیل بعد از پایه هشتم در این فرقه توصیه نشده است. به همین دلیل بخشی از آمیشهای سرسخت چون نمیخواستند زیر بار قانون تحصیل اجباری بعد از پایه هشتم که در بعضی ایالتهای آمریکا مثل پنسیلوانیا وجود دارد، بروند، به ایالتهای دیگر یا کانادا مهاجرت کردند.
مانند بیشتر شاخههای مسیحیت سنتی، در آیین آمیش هم، زنان اجازه رسیدن به مقامهای مذهبی را ندارند. از نقاط روشن تاریخ این آیین این است که تا به حال هیچ سندی از دورههای که بردهداری در آمریکا مجاز بود، بدست نیامده است که نشان دهد یک آمیش صاحب برده بوده (اگرچه بعضی آمیشها مستخدم خانگی داشتهاند.) و در آخر اینکه آمارها نشان می دهند که ازمجموع کل 200 هزار آمیش، 99 درصد در آمریکا و یک درصد در انتاریو کانادا زندگی میکنند. (پس این همه آمیشی که من در وینیپگ میبینم کجا حساب شدهاند خدا میداند!)
------------------------
منابع و لینکهای تکمیلی:- مصاحبه ABC با یک زن آمیش که از این فرقه خارج شده (بعد از حمله هفته قبل) را اینجا تماشا کنید.
- فیلمی از یک تور به لنکستر کانتی در پنسلوانیا (شهری آمیش نشین) را اینجا میتوانید ببینید. در آمریکا توریستها را برای تماشای شیوه زندگی آمیشها به محل زندگی آنها میبرند واز این راه یک عده پول در میآورند!
- آمیشها در ویکیپدیا.
- یک منبع مفصل تر در مورد این آیین.
- نگاهی به زندگی فرقه آمیش ها (گزارشی از رادیو فردا)
--------------------------------
پ.ن:
- "پری دوست" عزیزی توضیحات خوبی در مورد این پست، بصورت کامنت گذاشته. قسمتهایی از متن من قربانی خلاصهسازی بیش از حد شده بود. مثل سه گروه بودن آمیشهای امروزی و چگونگی جدا شدن گروهی که بعدها آمیش نامیده شدند از منونایتها. در مورد افرادی که در وینیپگ هستند و شبیه آمیشها لباس میپوشند، این دوست عزیز منو از اشتباه درآورده که اونها منونایت هستن نه آمیش. با تشکر از این خواننده دقیق، متن پستش رو در ادامه اضافه می کنم.
- خواننده دیگری کامنتی در سایت "بالاترین" در مورد این مطلب گذاشته و لینکی معرفی کرده و عنوانش رو "آمیشهای ایرانی!" گذاشته. نگاهی بهش بندازین.
سلام محمود جان،
مطلب جالبی را پست کردی، اما اگر از پنجره نقادین بهش نگاه کنی میبینی چیز های داره که باید به دادش رسید و اصلاحش کرد. از جمله اینکه فرقه منونایت ها را (مخالفان غسل تعمید) معرفی کردی و گفتی اینهمه آمیشی که من در وینیپگ میبینم ....
در زمانه های قدیم فقط یک کلیسا بود و همان کلیسای کاتولیک. وقتی کلیسای کاتولیک میگم منظورم کلیسای رومن کاتولیک پیرو پاپ نیست. بلکه کاتولیک به معنی جهانشمول یا همگانی است. در سالهای... نه اینجوری نمیشه، اگه به تاریخ کلیسا و دار و دسته فرقه ها برم من وقت کم میارم و خواننده حوصله. پس خیلی مختصر مینویسم.
- ۱ در قرون ۱۴ و ۱۵ میلادی تعدادی از مسیحیان زبان به اعتراض گشوده از کلیسای رومن کاتولیک جدا شدند. از جمله یکی از این فرقه ها هم آنا تعمیددهنده Anna Baptist. در سال ۱۵۳۶ میلادی یکی از اسقف های کلیسالی رومن کاتولیک بنام مینّو سایمون از کلیسای رومن کاتولیک روگردان شده بعد از کلیسای آنابپتست پیوسته و به نشانه از نو حیات تازه یافتن در مسیح دوباره غسل تعمید گرفت. بعد از چند سالی Minno Simons هم برای خود طرفدارانی پیدا کرد که امروزه ما ایشان را بنام منّونایت میشناسیم، و نام منّونایت هم برگرفته از نام منّوسایمون است.
بعد ها یکی از رهبران کلیسای منّونایت بنام (1656-1730) Jacob Amman به این عقیده رسید که منّونایت ها از تعالیم منّوسایمون دارند دور میشن و پیروان خود را به سنتی بودن و برگشت به زمان منّوسایمون تشویق میکرد. رفته رفته همچنان که شما هم فرمودید طرفداران Jacob Amman آمیش مینامند.
-۲ نه آمیش ها خود را منونایت میدانند و نه منونایت ها خود را آمیش. اما مردم بعضاً ایشان را به همدگر ربط میدهند.
-۳ آمیش ها امروزه به چندین فرقه تقسم شده اند.
الف- New Order Amish
ب- Old Order Amish
د- Beachy Amish
که اتفاقاً بیچی آمیش هم فرقه جدا شده از نیو آردر آمیش میباشد.
از این همه آمیش ها فقط فرقه اولد آردر آمیش هستند که نمیخواهند از تکنولوجی عصری امروزی بهره برداری کنند حتی از تیلیفون و ماشین.
اما فرقه های دیگر آمیش ها که بهشان progressive یا ترقی خواه مینامند از وسایل عصری امروزه استفاده میکنند. اما باز هم نباید فرقه ترقی خواه آمیش را با منّونایت ها یکی شمرد همچنان که شیر از ماست و ماست از پنیر فرق دارد اما بلاخره یک ریشه دارند...
- ۴ منونایت ها به هیچ وجه مخالف غسل تعمید نبوده و نیستند، فقط در رابطه به غسل تعمید یک فرق عمده و اساسی که با رومن کاتولیک ها دارند اینست که رومن کاتولیک ها در همان روز های اول که نوزاد تازه چشم به جهان مگشاید، وی را غسل تعمید میدهند، اما پروتستانت ها که منونایت هم جزء ازاین کلیساست چندان عجله برای غسل تعمید نوزاد ندارند و اطفال شان به سنین مختلف و به خواست خود تصمیم برای غسل تعمید میگیرند. مگر اینکه پدر و مادر طفل مانند پدر و مادر خدایی (کسیکه مسئولیت مسیحی بودن یا در راه خدا تعلیم دادن تعمید گیرنده را به عهده میگیرند) من از جمله تندروان منونایت باشند و بخواهند که اطفالشان در همان آوان کودکی غسل تعمید بگیرد.
-۵ اینکه شما این همه آمیش را در وینیپگ میبینید، به احتمال زیاد شما همان منّونایت هایی را میبینید که از روستا های اطراف وینی پگ برای خرید به شهر ها می آیند. و یا هم شاید پیروان فرقه کلیسای مورمن باشند که به تعدد زوجات معتقد بوده و در رفتار و طرز لباس پوشیدن شان خیلی با آمیش ها شباهت دارند، با این تفاوت که مورمن ها از تمام وسایل عصری روز استفاده میکنند، به جز قهوه، چای و شراب و هر نوع نوشابه کافیئن دار مانند کوکاکولا، زمزم کولا، پیپسی و غیره.