پنجشنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۶

انقلاب اصلاحی یا اصلاحات انقلابی

می‌گه: سیستمی که از ریشه خرابه با اصلاحات درست نمی‌شه. تنها راهش انقلابه.

می‌گم: انقلاب ویرانگره. این مردم خاطره خوشی ازش ندارن. یکبار تجربه‌اش کردن و به قهقرا برگشتن که برای هفت پشتشون بسه.

می‌گه: نسلی انقلاب می‌کنه که از انقلاب قبلی هیچی یادش نیست.

می‌گم: نتیجه‌اش میشه همون چیزی که الان هست. اینکه مردم فقط می‌دونستن چی نمی‌خوان. اما نمی‌دونستن که چی می‌خوان!

می‌گه: نه مردم آگاه شدن و می‌دونن که چی می‌خوان.

می‌گم: اگه آگاه شده بودن الان گرفتار جانوری چون احمدی‌نژاد نبودن. اصلاً اوکی! تو برای انقلابت تلاش کن من هم کار خودم رو می‌کنم!

می‌گه: خوب فرض کن ما داریم با هم زندگی می‌کنیم. چطور چنین چیزی ممکنه که تو کار خودت رو بکنی من کار خودم؟

می‌گم: مثلاً تو می‌گی ما یک کنفرانس یا کنگره‌ انقلابی داریم. باید برم سوئد! :D من هم برات آرزوی موفقیت می‌کنم. بعد یه روز من می‌گم مثلاً جلایی پور اومده تورنتو من دارم می‌رم توی سخنرانیش شرکت کنم و تو هم می‌گی بهت خوش بگذره!

می‌گه: می‌دونی جلایی‌پور کی بوده؟

می‌گم: برای من آدم عزیزیه. بهترین و مؤثرترین روزنامه بعد از انقلاب رو منتشر می‌کرد. روزنامه‌ای که من باهاش زندگی می‌کردم. همین کافیه.

می‌گه: اول انقلاب توی کردستان بازجو بوده. کلی جنایت کرده.

می‌گم: توی انقلاب و جنگ و درگیری حلوا پخش نمی‌کنن. من هم کلی از بچه‌محل‌هام که توی همون کردستان فقط سرباز وظیفه بودن سرشون گوش‌تاگوش بریده شد!

می‌گه: اوکی! شب به خیر. ... و گوشی رو می‌ذاره...

..................................

زمانی که جلوی کیوسک‌های روزنامه فروشی منتظر می‌شدم تا روزنامه‌ جامعه/توس/عصر آزادگان/ نشاط بیاد و قبل از تموم شدنش یک نسخه هم به من برسه و بعد با ولع تک تک ستون‌هاشو بخونم، تنها چیزی که به فکرم نمی‌رسید این بود که ده سال بعد اون طرف دنیا، جایی نزدیک به قطب شمال! بشنوم که "با اون حرفت در مورد جلایی‌پور تیر خلاص رو زدی..."

انقلاب اصلاحی یا اصلاحات انقلابی! والله مساله این نیست! دعوا سر دو گرایش سیاسی در مورد کشوری که هزاران کیلومتر اونطرف اقیانوس‌هاست بین دو تا آدمی که خودخواسته از بودن در اون کشور محرومند و تنها کاری که از دستشون برمی‌آد گاهی خوندن و نوشتن و حرف زدن در مورد مسائلشه تا اونجا که دونفر رو از در کنارهم بودن محروم کنه، اشتباه نیست؟

و این داستان همچنان ادامه دارد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما چیست؟

دیدار با خانم نویسنده

سه‌شنبه این هفته، ۲۱ ماه مه ۲۰۲۴ روزی ماندگار و استثنایی در زندگی من بود. در صد و چند کیلومتری پاریس، در روستایی که کوچه‌هایش از شدت اصالت ...