این عنصر خودفروخته اجانب و این جوات وبلاگستان، آرش کمانگیر، و البته دوست عزیز من، با طناب نیماخان عصیانگر به چاهی افتاده و ظاهراً قصد داره همه اطرافیانش رو هم با خود به قعر این چاه بکشه. گویا جوات بازی در وبلاگستان راه افتاده که هرکسی که به این چاه میافته باید یه عکس جواتی از 13 سال پیش خودش (که البته جوات بودنش قانون نانوشته این بازی است گویا)، از خودش در وبلاگش درکنه! هرچند واضح و مبرهن است که اونهایی که روی بلاگر چیز مینویسند برخلاف وردپرسیها اصلاً در هیچ مقطعی از زندگی خود جوات نبودهاند، اما به هرحال ما گشتیم و تصمیم گرفتیم این عکس کهً 13 سال پیش در فرودگاه مشهد از ما برداشتهاند را به عرض و طول شما برسانیم. البه ناگفته نمونه که مونده بودم بین اون شلوار سه ساسونه مدل خمرهای و یا کفش سیاه با جوراب سفید (تریپ احمدینژادی) کدوم یکی جوات تره، که به دلایلی این یکی انتخاب شد! (ضمناً همه این چیزا اون موقعها مد روز بود!)
دعوت میکنم از آق مجید وینیپگی، مرد تنهای زنجان، صادقخان بلاگنوشتی، قند/تلخ نویس همشهریم و تپلی با عمامه سیاه که به این چاه ویل تشریف بیارند. که البته این آخری میدونم که ما رو تحویل نخواهد گرفت!
پ.ن1: از همه خوانندههای عزیز این وبلاگ که اسمشون جواد ِ صمیمانه عذر میخوام. به نظر من جواد یکی از اسمهای قشنگ ایرانی (یا ایرانیشده) است. ارادت خاص نسبت به پسر عمه جواد عزیز هم داریم!
پ.ن2: من برای آقای ابطحی واقعاً احترام قائلم. این اسم رو خود ایشون زمانی در مورد خودش به کار برده بود و چون از ظرفیت شوخی ایشون اطلاع دارم به خودم این اجازه رو دادم.
پ.ن3: احتمالاً خیلی از دعوت شدهها هویت چندان آشکاری در وب ندارند. این مشکل اوناست! نگران نباشین با عکس 13 سال پیش اونم جواتی کسی شما رو نخواهد شناخت!
پ.ن4: اونی که بغل منه، پریسا، برادرزاده عزیزمه که الان برای خودش خانمی شده و قراره پرهونک وبلاگستان بشه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟