اول این پاراگراف از کتاب مشروطه ایرانی دکتر آجودانی که قبلاً هم بهش اشاره کرده بودم (+) رو بخونین تا بگم:
"تقیه"های سیاسی و پنهانکاریهای ریز و درشت تقیزادهها، حاصل همان نوع سانسور و سرکوب و اختناق وحشتبار سیاسی و مذهبی است که هماکنون گریبانگیر تحقیق ِ محققی برجسته چون فریدون آدمیت است. تازهترین نوشتهی او درباره تاریخ ایران این دوره، مجلس اول و بحران آزادی نام دارد که در سال 1371 شمسی منتشر شده است. در سرتاسر این کتاب که موضوع آن بررسی بحران آزادی در دورهی مجلس اول ایران است به شهادت فهرست اعلام کتاب، فقط یکبار نامی از شیخ فضلالله نوری به میان میآید. آن هم بدون هیچ نوع داوری دربارهی او. کارشکنیهای شیخ فضلالله نوری و اقدامات او علیه مجلس اول و همدستیهای او با محمدعلی شاه علیه مشروطهخواهان و آزادیخواهان رسواتر از آن است که بتوان آن را پوشیده نگهداشت. اما دریغ از یک کلمه دربارهی او و اقدامات او. سانسور مذهبی و سیاسی مانع میشود تا محققی چون آدمیت در تحقیقی که موضوع آن به بحران آزادی و مجلس اول مربوط است، اشارهای به ساحت مبارک شیخ بکند. او واقعه میدان توپخانه و کارهای همدستان شیخ، البته به اجمال سخنی گفته میشود، اما نام او و چند و چون کار او بر زبان نمیآید. تو گفتی که رستم زمادر نزاد. نام او از جریانات تاریخی این دوره حذف میشود. چرا؟ برای این که شیخ، شهید راست و درست ِ "مشروعه"ای است که امروز رژیم مذهبی ایران مدافع آن است.
ماشاءالله آجودانی، مشروطه ایرانی، 1383، تهران، نشر اختران، ص 131.
هرچه بیشتر این کتاب رو میخونم بیشتر این سوال توی ذهنم نقش میبنده که اگر تنها فایده شرکت کردن مردم در انتخابات و قهرنکردنهاشون و روی کار آمدن امثال خاتمی (درمقابل امثال احمدینژاد) انتشار آزاد کتابهایی چون این باشه، باز هم ارزش نداره؟
پ.ن: لازم میدونم از شکیبایی کیوان که با استخوانی در گلو نسبت به بدقولیهای من در پسدادن این کتاب صبوری پیشه کرده صمیمانه تشکر کنم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟