اما قسمت بامزه داستان اینجاست که طبق این سریال یعقوب پیامبر(پدر یوسف) چهار زن دارد که دو تای آنها دختر داییهایش هستند. یعنی همزمان شوهر دو خواهر است. هرچهار زن در یک خانه با یعقوب زندگی میکنند. داستان اینگونه است که یعقوب عاشق دختردایی کوچکترخود میشود. داییاش شرط میکند که باید هفت سال شبانی او را انجام دهد. یعقوب میپذیرد و بعد از هفت سال داییاش دختر بزرگتر را به عقد یعقوب در میآورد چرا که رسم نبوده دختر کوچک زودتر شوهر کند و یعقوب میپذیرد که هفت سال دیگر شبانی داییاش را انجام دهد تا دختر کوچکتر هم به عقدش درآید. دختر کوچکتر چون در ابتدا باردار نمیشده، خود یکی از کنیزانش را به شوهرش یعقوب میدهد تا او را عقد کند و برایش بچه بیاورد. خواهر بزرگتر چون نمیخواسته چیزی از خواهر کوچکتر برای شوهرش کم بگذارد، او هم یکی از کنیزانش را به عقد یعقوب درمیآورد و به این ترتیب برادران یوسف که اورا به چاه میاندازند بعضی با هم پسرخاله بودند و بعضی از آن کنیزکان.
اینکه یعقوب در 1160 سال پیش از میلاد مسیح چهارزن داشته البته قابل درک تر از این است که آدم در جهان به اصطلاح متمدن مورمونهای مسیحی که چندهمسری را فضیلت میدانند را ببیند که مثل کنه برای تبلیغ دینشان به آدم بچسبند. کنار خانه قبلیام یک کلیسای مورمون بود و هر روز دور و بر آن پسرهای 20-22 ساله خیلی شیک با کت و شلوار و کراوات را میشد دید که به یکی بند کردهاند که اجازه بدهید برایتان از مورمون بگوییم. یکبار میخواستند به من کتاب مورمون را بدهند برای اینکه از شرشان خلاص شوم گفتم انگلیسیام آنقدر خوب نیست که بتوانم کتاب بخوانم. گفت به مرکزمان در آمریکا برایت به زبان فارسی سفارش میدهیم و شماره آپارتمانم را پرسید. بعد از دو – سه ماه آمدند در خانه که این کتاب، حالا اجازه میدهی بیاییم تو و برایت حرف بزنیم؟! تا آخرین روزی که از آن محل رفتم هراز گاهی گیرم میآوردند و میپرسیدند کتاب را خواندی؟
مرتبط: ازیوسف ِ وطنی تا جوزف ِ هالیوودی
پ.ن: صفحه مورمون در ویکیپدیا: انگلیسی، فارسی (فارسیاش زیاد قابل اطمینان نیست).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟