باز هم بهار و باز هم نوروز. پنجمین نوروزی است که دور از ایرانم و هر سال به امید اینکه تا سال بعد حتماً همه کارها درست شده و حتماً میشود یک سفر رفت ایران تا چشم به هم میگذارم یک سال دیگر میگذرد. اما تا قبل از نوروز بعدی حتماً باید بروم. حالا میبینید!
میگویند سالی که نکوست از بهارش پیداست. نوروز امسال خانواده یک وبلاگنویس عزادار فرزندی هستند که به جرم نوشتن در زندان درگذشت. (+) چقدر این مرگها عادی شده و چه عادی شدن تلخی. خدا آخر و عاقبت همه وبلاگنویسها را به خیر بگذراند. به قول حاجی واشنگتن "وبلاگ آلت قتاله است رهایش کنید!"
سال نوی شما مبارک. نوروزتان سبز ِ سبز باد. میگویند امسال سال گاو است، پستان گاوهایتان شیرافشان باد!
قطعه رقص بهار از شهرداد روحانی هم تقدیم به همه شما:
میگویند سالی که نکوست از بهارش پیداست. نوروز امسال خانواده یک وبلاگنویس عزادار فرزندی هستند که به جرم نوشتن در زندان درگذشت. (+) چقدر این مرگها عادی شده و چه عادی شدن تلخی. خدا آخر و عاقبت همه وبلاگنویسها را به خیر بگذراند. به قول حاجی واشنگتن "وبلاگ آلت قتاله است رهایش کنید!"
سال نوی شما مبارک. نوروزتان سبز ِ سبز باد. میگویند امسال سال گاو است، پستان گاوهایتان شیرافشان باد!
قطعه رقص بهار از شهرداد روحانی هم تقدیم به همه شما:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟