این مطلب از وبلاگ قدیمی دستنوشته ها به این صفحه منتقل شده است.
اين يكشنبهاي كه گذشت (يعني 21نوامبر) يك مراسم فوق العاده توي تورنتو بود. مردم رخته بودن توي خيابونها، خيابونهاي اصلي رو پليس براي مراسم بسته بود و ماشينها نميتونستن بيان. مردم دو طرف خيابونها ايستاده بودن و همينطور هيأت بود كه رد ميشد...! تنها تفاوتش با راه افتادن هيأت ها تو ايران اين بود كه اين مراسم براي شادي مردم و استقبال از سال نو و كريسمسه و نه براي گريه ...
از سال 1905 يه رسمي تو كانادا باب شده كه پاپانوئل كه البته اينا بهش ميگن سنتاكلوز(Santa clause) توي خيابونا رژه ميره و در واقع يك جشنه بزرگه. خيلي بزرگ و البته بيشتر براي بچهها. توي مترو جاي سوارشدن نبود. تا حالا مترو رو اينجوري نديده بودم. ترن اول كه جا نشديم، توي ترن دوم هم بزور خودمونو چپونديم. شده بود عين اتوبوسهاي شلوغ و پلوغ ايران! امت هميشه در صحنه تورنتو در يوم الله Santa clause parade آمده بودن تا مشت محكمي احتمالا به يه جايي بزنن! خيلي ديدني بود. از ديدن بچهها كه واقعاً از ته دل ذوق ميكردن خيلي لذت ميبردم. جلوي خيابونها مخصوص بچهها بود و بزرگترها پشت سر بچهها بودن. شخصيتهاي معروف كارتوني رو در اندازههاي خيلي بزرگ ساخته بودن و روي تريلي راه ميبردن. كلي آدم هم در سنين مختلف از بچه و جوون گرفته تا مرد و زني كه موهاشون كاملا سفيد بود، لباسهايي به شكل حيونهاي مختلف پشيده بودن و رژه ميرفتن. يك شخصيت معروف اين مراسم هم كه همه منتظرش بودن يك عروسك خيلي بزرگ از يك غاز ماده است كه در ادبيات كودكان غرب به مادر غاز (Mother Goose) معروفه. قدمتش به قرن هجدهم ميرسه و خيلي از داستانهاي كودكان توسط اون روايت ميشه. ازش عكس هم گرفتم. براي تهيه هزينه اين مراسم خيلي از شركتها و فروشگاههاي برزگ پشتيبان يا به اصطلاح اسپانسر بودند. فيلم اين مراسم هم بصورت ديويدي تهيه ميشه و سود فروشش به يك بيمارستان كودكان اختصاص پيدا ميكنه.
واقعا اين مردم دنبال بهانهاند كه شاد باشن. از دو سه هفته پيش بعضيها خونهها شروع كردن به تزئينات كريسمس. كاج گذاشتن و چراغوني و عروسك سنتاكلوز. توي خيابونها كاج كريسمس داره بيشتر ميشه و من هر چي كه به كريسمس نزديك ميشيم بيشتر هيجانم براي ديدن اولين كريسمس كانادايي بيشتر ميشه. جاي همه خالي...
فرهنگ ما، نوروز ما ، جشنهاي مهرگان و خيلي چيزاي ديگهاي كه داريم ظرفيتش براي شاد كردن مردم خيلي بيشتر از فرهنگ ايناست. ولي چقدر وضعيتمون تأسف باره. اثر اين مراسم رو با مثلاً قمه زني و زنجير زني تا حد خونآلود و زخمي كردن بدن، وقتي روي مردم و خصوصاً بچههايي كه ميبينن مقايسه كنين، چيزي براي توضيح بيشتر نميمونه.
از سال 1905 يه رسمي تو كانادا باب شده كه پاپانوئل كه البته اينا بهش ميگن سنتاكلوز(Santa clause) توي خيابونا رژه ميره و در واقع يك جشنه بزرگه. خيلي بزرگ و البته بيشتر براي بچهها. توي مترو جاي سوارشدن نبود. تا حالا مترو رو اينجوري نديده بودم. ترن اول كه جا نشديم، توي ترن دوم هم بزور خودمونو چپونديم. شده بود عين اتوبوسهاي شلوغ و پلوغ ايران! امت هميشه در صحنه تورنتو در يوم الله Santa clause parade آمده بودن تا مشت محكمي احتمالا به يه جايي بزنن! خيلي ديدني بود. از ديدن بچهها كه واقعاً از ته دل ذوق ميكردن خيلي لذت ميبردم. جلوي خيابونها مخصوص بچهها بود و بزرگترها پشت سر بچهها بودن. شخصيتهاي معروف كارتوني رو در اندازههاي خيلي بزرگ ساخته بودن و روي تريلي راه ميبردن. كلي آدم هم در سنين مختلف از بچه و جوون گرفته تا مرد و زني كه موهاشون كاملا سفيد بود، لباسهايي به شكل حيونهاي مختلف پشيده بودن و رژه ميرفتن. يك شخصيت معروف اين مراسم هم كه همه منتظرش بودن يك عروسك خيلي بزرگ از يك غاز ماده است كه در ادبيات كودكان غرب به مادر غاز (Mother Goose) معروفه. قدمتش به قرن هجدهم ميرسه و خيلي از داستانهاي كودكان توسط اون روايت ميشه. ازش عكس هم گرفتم. براي تهيه هزينه اين مراسم خيلي از شركتها و فروشگاههاي برزگ پشتيبان يا به اصطلاح اسپانسر بودند. فيلم اين مراسم هم بصورت ديويدي تهيه ميشه و سود فروشش به يك بيمارستان كودكان اختصاص پيدا ميكنه.
واقعا اين مردم دنبال بهانهاند كه شاد باشن. از دو سه هفته پيش بعضيها خونهها شروع كردن به تزئينات كريسمس. كاج گذاشتن و چراغوني و عروسك سنتاكلوز. توي خيابونها كاج كريسمس داره بيشتر ميشه و من هر چي كه به كريسمس نزديك ميشيم بيشتر هيجانم براي ديدن اولين كريسمس كانادايي بيشتر ميشه. جاي همه خالي...
فرهنگ ما، نوروز ما ، جشنهاي مهرگان و خيلي چيزاي ديگهاي كه داريم ظرفيتش براي شاد كردن مردم خيلي بيشتر از فرهنگ ايناست. ولي چقدر وضعيتمون تأسف باره. اثر اين مراسم رو با مثلاً قمه زني و زنجير زني تا حد خونآلود و زخمي كردن بدن، وقتي روي مردم و خصوصاً بچههايي كه ميبينن مقايسه كنين، چيزي براي توضيح بيشتر نميمونه.
رژه با لباسهايي به شكل حيونهاي مختلف. بعضي از اينا آدمهايي با سن بالا هم هستن. زن و مرد. بيشترشون هم جوونها
توي اين هواي سرد همچين لباسهايي هم زياد ميشه ديد. اينا مردم عجيب و غريبي هستن. با وجودي كه خيليها لباس گرم و كلاه دارن اين داره اينجوري راه ميره و ميرقصه ! تقريباً هيچي پاش نيست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟