آیا بین عبارات زیر بک ارتباط منطقی وجود دارد؟ بطور خلاصه شرح دهید.(20 نمره)
1. یکی از معلم های دوران دبستانم، (احتمالاً از معلم های امور پرورشی) که ظاهراً هدفی جز تحمیق کردن بچه ها نداشتن، برای کوبیدن کمونیست ها می گفت در زبان روسی "کمو" یعنی خدا و کمونیست یعنی خدا نیست!!! در حد و اندازه درک و فهم بچه های 9-10 ساله کلی حال می کردیم که اَه ه ه ه ! عجب کشف باحالی کرده آقامعلم! یکی دو سالی گذشت که به این نتیجه رسیدیم که خوب اگه "کمو" یک واژه روسیه، "نیست" که فارسیه! پس چه جوری میشه؟!
2. رژیم سابق، انقلابی ها رو بیشتر کمونیست و چپ می خوند. حزب توده با مذهبی ها به خاطر هدف مشترک (یا اشتراکات دیگه؟!) به نوعی دست در دست هم داده بودن. بعد از انقلاب هم، اون اوایل حزب توده رسماً فعالیت داشت تا اینکه یهو مذهبیون به قدرت رسیده که دیگه نیازی به توده ای ها نداشتن حزب توده رو منحل کردن و اون شد که همه می دونیم. مهندس بازرگان کتابی داره به نام "انقلاب ایران در دو حرکت" که در بخش دوم اون (حرکت دوم) به نوعی انحراف اهداف انقلاب رو و اشتراکات عجیب و غریبش رو با تفکرات چپی سوسیالیستی مثل شعارهای ضد امپریالیستی بررسی میکنه.
3. بعد از فروپاشی شوروی، حداقل من تا زمانی که پا از ایران بیرون نذاشته بودم فکر می کردم دیگه تفکر چپی و سویالیستی عمرش تموم شده و مرده. اوایلی که اومدم این مملکت، با دیدن نشریه هفتگی حزب کمونیست کارگری ایران، خندیدم که اینا رو باش! مگه اینا هنوز نفهمیدن دیگه بلوک شرقی وجود نداره! توی راهپیمایی ضدجنگی که در سالگرد حمله آمریکا به عراق، جلوی کنسولگری آمریکا در تورنتو برگزار شد، علاوه بر تعدادی از همین ایرانی های کمونیست که با پلاکاردها و شعارهای خاص خودشون اومده بودند، گروه های کمونیستی کانادایی و ملیت های دیگه هم زیاد به چشم می خوردن. پرچم کشورهای شرقی مثل کوبا و عکس فیدل کاسترو و چگوارا و حتی پرچم سرخ داس و چکش شوروی سابق هم بود.
5. درداخل ایران برای تعدیل فشار آمریکا در جنجال هسته ای، آقایون به شدت دست به دامن کمونیست های سابق و فعلی چون روسیه و چین و کوبا و … شدن.
4. مدتیه گروه خاصی از وبلاگ های فارسی توی کانادا و آمریکا، توجه منو به خودشون جلب کردن. بحث هایی با پست های ضدجنگ شروع شد و به بیانیه های داغ ضد آمریکایی (از فرهنگ و اقتصادش بگیرین تا سیاستش) کشید. اونقدر که سیما شاخساری (وبلاگ فرنگوپولیس) آماج کامنت های سراسر فحشی شد که اونو مزدور جمهموری اسلامی می خونن و یا به نازلی کاموری (وبلاگ سیبیل طلا) فحش هایی داده شد. وبلاگ فرنگوپلیس (با تمام احترامی که برای سیما شاخصاری قائلم اما این دلیل نمی شه که نظر مخالفم رو اینجا عنوان نکنم) شده منبعی از گوشه و کنایه هایی بر علیه امپریالیسم آمریکا. تعداد زیادی از خواننده های وبلاگش هم شباهت عجیب این حرف ها رو با حرف هایی که از رسانه های جمهوری اسلامی پخش میشه به حساب مواجب بگیر بودن صاحب وبلاگ گذاشتن و فحشیه که در کامنت دونی وبلاگ نصیب این دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد میشه. از اون طرف وبلاگ سیبیل طلا منبع نقدهای آتشین بر مقاله های "امید معماریان"، وبلاگ نویسی که مدتی در ایرن حبس کشید و الان در آمریکا داره برای روزنامه های مختلف مطلب مینویسه. (البته اینو به حساب دفاع من از نظرات امید معماریان نذارین).
5. امیدوارم دوباره این دشمن مشترک بین صاحبان قدرت در داخل ایران با چپ اندیشان خارج از کشور، طرفین رو به یک ائتلاف نامیمون نکشونه!
1. یکی از معلم های دوران دبستانم، (احتمالاً از معلم های امور پرورشی) که ظاهراً هدفی جز تحمیق کردن بچه ها نداشتن، برای کوبیدن کمونیست ها می گفت در زبان روسی "کمو" یعنی خدا و کمونیست یعنی خدا نیست!!! در حد و اندازه درک و فهم بچه های 9-10 ساله کلی حال می کردیم که اَه ه ه ه ! عجب کشف باحالی کرده آقامعلم! یکی دو سالی گذشت که به این نتیجه رسیدیم که خوب اگه "کمو" یک واژه روسیه، "نیست" که فارسیه! پس چه جوری میشه؟!
2. رژیم سابق، انقلابی ها رو بیشتر کمونیست و چپ می خوند. حزب توده با مذهبی ها به خاطر هدف مشترک (یا اشتراکات دیگه؟!) به نوعی دست در دست هم داده بودن. بعد از انقلاب هم، اون اوایل حزب توده رسماً فعالیت داشت تا اینکه یهو مذهبیون به قدرت رسیده که دیگه نیازی به توده ای ها نداشتن حزب توده رو منحل کردن و اون شد که همه می دونیم. مهندس بازرگان کتابی داره به نام "انقلاب ایران در دو حرکت" که در بخش دوم اون (حرکت دوم) به نوعی انحراف اهداف انقلاب رو و اشتراکات عجیب و غریبش رو با تفکرات چپی سوسیالیستی مثل شعارهای ضد امپریالیستی بررسی میکنه.
3. بعد از فروپاشی شوروی، حداقل من تا زمانی که پا از ایران بیرون نذاشته بودم فکر می کردم دیگه تفکر چپی و سویالیستی عمرش تموم شده و مرده. اوایلی که اومدم این مملکت، با دیدن نشریه هفتگی حزب کمونیست کارگری ایران، خندیدم که اینا رو باش! مگه اینا هنوز نفهمیدن دیگه بلوک شرقی وجود نداره! توی راهپیمایی ضدجنگی که در سالگرد حمله آمریکا به عراق، جلوی کنسولگری آمریکا در تورنتو برگزار شد، علاوه بر تعدادی از همین ایرانی های کمونیست که با پلاکاردها و شعارهای خاص خودشون اومده بودند، گروه های کمونیستی کانادایی و ملیت های دیگه هم زیاد به چشم می خوردن. پرچم کشورهای شرقی مثل کوبا و عکس فیدل کاسترو و چگوارا و حتی پرچم سرخ داس و چکش شوروی سابق هم بود.
5. درداخل ایران برای تعدیل فشار آمریکا در جنجال هسته ای، آقایون به شدت دست به دامن کمونیست های سابق و فعلی چون روسیه و چین و کوبا و … شدن.
4. مدتیه گروه خاصی از وبلاگ های فارسی توی کانادا و آمریکا، توجه منو به خودشون جلب کردن. بحث هایی با پست های ضدجنگ شروع شد و به بیانیه های داغ ضد آمریکایی (از فرهنگ و اقتصادش بگیرین تا سیاستش) کشید. اونقدر که سیما شاخساری (وبلاگ فرنگوپولیس) آماج کامنت های سراسر فحشی شد که اونو مزدور جمهموری اسلامی می خونن و یا به نازلی کاموری (وبلاگ سیبیل طلا) فحش هایی داده شد. وبلاگ فرنگوپلیس (با تمام احترامی که برای سیما شاخصاری قائلم اما این دلیل نمی شه که نظر مخالفم رو اینجا عنوان نکنم) شده منبعی از گوشه و کنایه هایی بر علیه امپریالیسم آمریکا. تعداد زیادی از خواننده های وبلاگش هم شباهت عجیب این حرف ها رو با حرف هایی که از رسانه های جمهوری اسلامی پخش میشه به حساب مواجب بگیر بودن صاحب وبلاگ گذاشتن و فحشیه که در کامنت دونی وبلاگ نصیب این دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد میشه. از اون طرف وبلاگ سیبیل طلا منبع نقدهای آتشین بر مقاله های "امید معماریان"، وبلاگ نویسی که مدتی در ایرن حبس کشید و الان در آمریکا داره برای روزنامه های مختلف مطلب مینویسه. (البته اینو به حساب دفاع من از نظرات امید معماریان نذارین).
5. امیدوارم دوباره این دشمن مشترک بین صاحبان قدرت در داخل ایران با چپ اندیشان خارج از کشور، طرفین رو به یک ائتلاف نامیمون نکشونه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟