...اما امروزکه قرار است زندگی را ازمن بگیرند با “عشق به همنوعانم” تصمیم گرفته ام اعضای بدنم را به بیمارانی که مرگ من میتواند به آنها زندگی ببخشد هدیه کنم و قلبم را با همه ی” عشق ومهری” که در آن است به کودکی هدیه نمایم . فرقی نمیکند که کجا باشد بر ساحل کارون یا دامنه سبلان یا در حاشیه ی کویر شرق و یا کودکی که طلوع خورشید را از زاگرس به نظاره می نشیند ، فقط قلب یاغی و بیقرارم در سینه کودکی بتپد که یاغی تر از من آرزوهای کودکیش را شب ها با ماه وستاره در میان بگذارد و آنها را چون شاهدی بگیرد تا در بزرگسالی به رویاهای کودکی اش خیانت نکند...
آموزگار کامیارانی محکوم به اعدام، فرزاد کمانگر
اگرچه آخرین نامه تأثیرگذار فرزاد کمانگر از زندان رجاییشهر کرج بیشتر حامل یک پیام سمبولیک است تا اینکه یک وصیبت رسمی به نظربیاید، اما میتواند بهانهای باشد برای بازشدن مجدد بحث اهدای اعضای بدن محکومین به اعدام. این بحث نه تنها در ایران که در آمریکا که در خیلی از ایالتهایش هنوز مجازات اعدام وجود دارد هر از گاهی مورد توجه قرار میگیرد. در آمریکا ظاهراً مواردی که خود محکومین درخواست اهدای اعضای بدن خود را داشتهاند، مورد مخالفت سیستم قضایی قرار گرفتهاست. با اعدام از طریق صندلی الکتریکی، تزریق زهر و حتی حلقآویز کردن، از نظر پزشکی قابلیت استفاده از اعضایی مثل قلب، ریه و کلیه از دست میرود. تنها راه، بیهوش کردن محکوم و برداشتن اعضای بدنش است که با اخلاق پزشکی در تضاد است. آنطور که مقاله "بیایید اعضای بدن محکومین به مرگ را درآوریم" در مجله Good میگوید حتی پزشکان حاضر به همکاری در تزریق سم به بدن محکومان به مرگ نیستند که در نتیجه تزریقها معمولاً غیر دقیق و دردناک انجام میشود وخود به شکنجه قبل از اعدام تبدیل میشوند. اخلاق پزشکی حکم میکند که برداشتن عضوی از بدن یک شخص فقط در صورتی که به سلامت خود وی زیانی نزند قابل قبول است که با برداشتن قلب و کبد یک فرد سالم (هرچند بیهوش) در تضاد قرار میگیرد. برای اهدای عضو، پزشکان از قانون "اهدا کننده مرده" (dead-donor rule) پیروی میکنند و نمیتوانند ریه شخصی که هنوز دارد از آن استفاده میکند را بیرون آورند.
همزمان بحثهای تخصصی پزشکی برای تغییر شیوه اعدام که استفاده از اعضای جسد فرد اعدام شده را ممکن میسازد نیز در جریان است. به عنوان مثال میتوان به کتاب Organ Transplants from Executed Prisoners: An Argument for the Creation of Death Sentence Organ Removal Statutes + اشاره کرد. گوگلبوک بخشهایی از این کتاب را برای مطالعه دارد: +
در سیستم کنونی ایران طبیعتاً مجوز شرعی اینگونه اهدا اولین مانع به نظر میآید و از طرفی اهمیتی که در اسلام به عمل به وصیت افراد میشود میتواند موضوع را پیچیدهتر نیز بکند. عمادالدین باقی در سال 82 در مقالهای در روزنامه شرق به دو استفتاء در این مورد اشاره کرد:
۱– با توجه به نياز مبرم برخي افراد براي دريافت اعضا بدن به نظر شما آيا در مواردي كه شرع مقدس و قانون نوع اعدام را مشخص نكرده است اين كار كه برداشتن عضو (مثل قلب، كليه، ريه و ...) پس از بيهوشي محكوم منجر به فوت وي خواهد شد و نوعي اعدام تلقي ميشود چه حكمي دارد؟
آيت الله مظاهری (رئيس حوزه علميه اصفهان): با اذن حاكم شرع جايز است.
آيتالله مكارم شيرازی: دليلي بر جواز اين نوع اعدام نيست.
۲– در مورد محكوميت به اعدام ياحبسهاي طويلالمدات آيا قاضي يا حاكم شرع ميتواند تخفيف كيفر محكوم را موكول به اهداي عضوي براي نجات مسلماني از بيماري يا مرگ نمايد؟
آيت الله مظاهری: با اذن حاكم شرع جايز است.
آيتالله مكارم شيرازی: هر گاه محكوم راضي به اين امر باشد و ضرر مهمي براي او نداشته باشد، جايز است؛ ولي هر گاه انعكاس خارجي اين امر، نامطلوب و دستاويزي براي دشمنان اسلام گردد بايد از آن پرهيز كرد.
۳– اين حكم در مورد محكومين قصاص در صورت رضايت اوليا دم چه حكمي دارد؟ در مورد محكومين به قصاص آيا قاضي يا حاكم شرع ميتواند در صورت رضايت اولياءدم كيفر محكوم را موكول به اهدا عضوي براي نجات مسلمانان از بيماري يا مرگ نمايد؟ در مورد محكومين به قصاص عضو، حكم فوق چگونه است.
آيت الله مظاهری: با اذن حاكم شرع جايز است.
آيتالله مكارم شيرازی: پاسخ: مانند جواب سابق است.
(منبع: اجتهاد مدام:فتواي علما درباره مجازات جايگزين اعدام، عمادالدین باقی، روزنامه شرق يكشنبه 30/6/1382)
دولت چین ید طولایی در استفاده (بخوانید سوءاستفاده!) و حتی تجارت اعضای بدن اعدامیان خود دارد و به همین دلیل بارها مورد اعتراض کشورهایی که خود بزرگترین مصرفکننده اعضای بدن هستند قرار گرفته و هربار مدعی اهدای داوطلبانه اعضا توسط خود محکومین به اعدام شده است. از آنجا که دولتمردان ما هم که استعداد شگرفی در پا جای پای چنین حکومتهای غیردموکارتیک گذاردن دارند، وجود راهکارهای قانونی خصوصاً وقتی پای دین و مذهب هم به آن باز شود، راه را برای سوءاستفادههایی مشابه آنچه در زندان اصفهان در موردش نقل شد هم میتواند باز کند.
و شاید مهمتر از همه اینها آیا تلاش برای قانونی شدن استفاده از اعضای بدن محکومین به اعدام، عملاً کمکی برای به رسمیت شناختن مجازات اعدام نیست؟
منبع کاریکاتور
پ.ن: پاسخ آیت الله صانعی را به همین پرسش ها در اینجا بخوانید.