دوره دبستان درصف صبحگاهی همه باید یکصدا تکبیری میگفتیم که ادامه پیدا میکرد با "مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر انگلیس، مرگ بر صدام یزید کافر". بعد از چند سالی که همسایه سرخرنگ شمالی شد کشور دوست و برادر، مرگ بر شوروی آن افتاد. چند سال بعدش انگلیسش هم افتاد. اما تا زمان قطعنامه صدام یزید کافرش همچنان پابرجا بود. آن وقت کسی حتی تصورش را هم نمیکرد که آن صدام یزید کافر توسط همان شیطان بزرگ به چوبه دار سپرده شود.
CNN برنامه زنده دارد از چند ساعت قبل از اعدام صدام تا ساعتی بعد از اینکه خبر اعدام منتشر میشود. اندرسون کوپر، مجری CNN مرتب تکرار میکند که "هنوز تصویری از لحظه اعدام منتشر نشده، اما به محض انتشار بعد از اینکه با استاندارهای CNN تطبیق داده شد، پخش خواهد شد. البته قبلش حتماً اعلام میکنیم که شما تصمیم بگیرید برای دیدن یا ندیدن فیلم" آخر آمریکاییهای دلرحم طاقت دیدن صحنههای خشن را ندارند. همزمان اخبار ساعت 8 صبح تلویزیون ایران را از اینترنت میگیرم. شاید آنجا فیلمی نشان داده شود. هرچه باشد ما طاقتمان در این چیزها بیشتر است! مجری چادری اخبار، بعد از سلام و صلوت به پیامبر اعظم (و نه اکرم!) اینطور اخبار را شروع میکند: " با پیگیریهای دولت و ملت عراق، صدام دیکتاتور ...." خوب پیگیریهای ملت عراق قبل از سرنگونی صدام توسط آمریکا کمی دشوار بود!
چقدر از اعدام صدام خوشحالیم؟ برای صدام، اعدام هم کم بود، اما همین ما ساکنین بلاگستان که Petition بر علیه مجازات اعدام امضا کردیم و بعضی لوگویش را به دیوار وبلاگمان چسباندیم، ته دل از اجرای این حکم دلمان خنک شد، نه؟ انتخاب بین آرمان و احساس انتخاب دشواری است.
عجب ماهی بود این ماه دسامبر، دو دیکتاتور مردند (پینوشه و نیازاف) و یکی اعدام شد.