کشور عزیزمان ایران همینطور در حال پشت سر گذاشتن قلههای موقیت و اعتبار در سطح جهانی است. عفو بینالملل اعلام کرد ایران در سال 2008 رتبه دوم اجرای حکم اعدام در سطح جهانی را با 346 مورد اعدام داشته است. هرچند در این آمار چین در رتبه اول قرار دارد اما کیست که نفهمد که اگر آمار اعدام به نسبت جمعیت کشورها را در نظر بگیریم این حق ایران بود که در رتبه اول بایستد و باز استکبار جهانی این حق مسلم را از کشور ما دریغ کرده است.
حکم اعدام غیر انسانی است؛ هیچ انسانی حق ندارد حق زندگی را از انسان دیگری سلب کند؛ در حکم اعدام نوعی حس انتقام جویی وجود دارد؛ اعدام میزان جرم و جنایت را کاهش نمیدهد (که اگر میداد الان ایران باید در رتبه دوم کم جرمترین کشورها میایستاد!)؛ حکم انسانی همیشه خطا دارد و اعدام جبران شدنی نیست؛ همه اینها بدون شک درست هستند اما چیزی که من نمیفهمم این است که اگر جان همه انسانها به یک اندازه ارزش دارد و فرقی در شیوه ستاندن آن نمیکند، چرا این همه فعالیت و کمپین و مبارزه بر علیه اعدام وجود دارد اما کسی برای آن بیست و سه هزار نفری که سالانه در حوادث رانندگی در ایران کشته میشوند کمپین راه نمیاندازد؟ بیایید نگاهی بیاندازیم به آمارهای رسمی:
- در سال گذشته بیست و سه هزار نفر در حوادث رانندگی در ایران کشته شدند. کمی بیشتر از نصف کل کشتهشدگان زلزله بم. این یعنی هر 25 دقیقه یک نفر در حوادث رانندگی در ایران جان میبازد.
- حوادث رانندگی ششمین عامل مرگ انسانها در جهان و دومین عامل مرگ ایرانیان است.
- مقامهای مسئول معتقدند عامل وقوع هفتاد درصد از حوادث رانندگی انسانی است و جادههای غیراستاندارد و ناامن عامل ۱۵ درصد از تصادفهای مرگبار هستند.
- نگهداری و تجهیز جادهها به بودجهای معادل ۶ هزار میلیارد تومان نیاز دارد، در حالی که مجموع کل بودجههای استانی و ملی برای راه سازی در سال ۸۷ حدود یک درصد این رقم است.
باز هم آمارهای رسمی میگویند:
بعد از جنگ 33 روزه لبنان، ایران 155 میلیون دلار در لبنان خرج کرد. تنها شورای شهر تهران سه میلیارد تومان به بازسازی لبنان
کمک کرد. این جدای ازساخت 25 پل، 200 مدرسه يا موسسه آموزشی و تربيتی، 150 مسجد يا مكان مذهبی، 30 درمانگاه، 173 كيلومتر راه اصلی و 365 كيلومتر راه فرعی و نيز خنثی كردن مينهای 10 كيلومتر مربع از مناطق مينگذاری شده است. کمکهای نقدی به حماس و حزبالله هم که هیچگاه مبلغ واقعیشان اعلام نمیشود. فراموش نکنیم که همیشه آمارهای رسمی را باید در عددهای بزرگی ضرب کرد تا به اعداد واقعیتری نزدیک شد.
ستاندن جان انسان چه با حکم قضایی و چه با سهلانگاری عمدی در پیشگیری از حوادث باید به یک اندازه محکوم باشد. در سال گذشته بیش از 66 برابر تعداد اعدامها، در حوادث رانندگی کشته داشتهایم. اگر به گفته مسئولین عامل فقط 15 درصد تلفات، جادههای غیر استاندارد باشد، با اصلاح این جادهها میشد جان 3450 نفر را نجات داد. یعنی ده برابر تعداد اعدامها. جاده امن و استاندارد کمتر از انرژی اتمی حق مسلم مردم ایران نیست! به نظر من نقش حکومت در آنچه در جادههای ایران اتفاق میافتد فرقی با اجرای حکمهای اعدام ندارد. اما چرا هیچ صدایی بلند نمیشود؟ چرا هیچ کمپینی برای متوجه ساختن جامعه جهانی ایجاد نمیشود؟ شاید چون نمیتوان به همان اندازه فشار سیاسی روی حکومت آورد. اگر اینطور باشد پس دغدغه اصلی حرمت جان آدمیزاد نیست...
عکس بالا: طرح روی جلد گزارش سازمان عفو بینالملل. زندگی در صف مرگ در زندان انیوگو، نیجریه، طرحی از "آرتور جودا انجل" زندانی سابق همین زندان.
+پیدا کردن منابع آمار و ارقامی که در بالا ذکر کردم کار سختی نیست. به عنوان نمونه میتوان اینها را دید:
+ و
+ و
+ و
+ و
+.