شهر وینیپگ در حاشیه رودخانه برزگی که من آنرا سرخ رود صدا میکنم به وجود آمده است. رودی که مسیری طولانی از آمریکا را را میپیماید تا به دریاچه وینیپگ بریزد. هرسال در فصل بهار این رود طغیان میکند و اگر پیش بینیهای شهری نباشد می تواند بخش بزرگی از وینیپگ را به زیر آب ببرد. سالهاست که دولت با احداث کانالهایی سریز آب رودخانه را به زمینهای اطراف منحرف میکند. عکس زیر تعدادی از بومیان سرخپوست را نشان میدهد که به همین دلیل هرسال خانهها و زمینهایشان زیر آب میرود تا شهر سفیدپوستان متمدن در امان بماند. آمده اند جلوی ساختمان مجلس منیتوبا و به این سیاست اعتراض میکنند.
در راه رفتن به سر کار روزنامه مترو را میخواندم که این عکس را دیدم. در ستون راست همین عکس خبر دیگری است که میگوید زنی که در پشتی خانه خود را قفل نکرده بود بعد از ظهر دیروز که تنها در خانه اش خوابیده بوده مورد حمله و آزار جنسی دو مرد قرار گرفته است. پلیس برای دستگیری این دو از مردم کمک خواسته. هر دو مهاجم سرخپوست توصیف شده اند. در ستون سمت چپ هم عکس یک سرخپوست دیگر است که به جرم آزار جنسی در زندان بوده و مشروط از زندان آزاد شده اما چون شرایط آزادی را رعایت نکرده پلیس به دنبالش است تا دوباره به زندان برش گرداند. هر بار با دوستان ایرانی که حرف میزنیم، خیلی ها اول این دو ستون کناری را میبییند و ستون وسط را که میبینند نتیجه میگیرند: حقشان است! مالیات که نمیدهند، از دولت کمک هزینه هم میگیرند، تحصیلات رایگان هم که دارند! باز میروند معتاد و الکلی میشوند و شهر را نا امن میکنند. اما من هنوز دلم برایشان میسوزد و فکر میکنم اینها میراث دار همه دردها و رنجهای نسل گذشته خود هستند که درمعرض ظلم و آزار سفیدپوستان مسیحی در مدارس شبانه روزی شان قرار گرفتند و هنوز هم به شکلی خیلی متمدنانه مورد الطاف سفیدپوستان قرار میگیرند. به اینجا که می رسم میگویند هربلایی که اینها سرت بیاورند حقت است!
صفحه بندی روزنامه هم خیلی جالبه! یعنی اینها دیگه حتی اینقدر به خودشون زحمت نمیدهند که به نوعی تصور جانبداری رو بوجود نیاورند! دقیقا این مطلب رو در بین دو مطلب علیه بومیان آورده اند!!
پاسخحذف