چهارشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۹۰
گمشده در ترجمه!
پنجشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۹۰
بازخوانی تاریخ: اشغال سفارت آمریکا و فرار کانادایی
مرتبط: ماجرای قتل ناموسی در جریان اشغال سفارت آمریکا
چهارشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۹۰
ما مردم همیشه در صحنه
سهشنبه، شهریور ۲۲، ۱۳۹۰
چگونه با گوگل ارث جاسوسی کنیم؟
«این سرویس را استکبار جهانی برای جاسوسی و جمع آوری اطلاعات کشورهای دیگر طراحی و ساخته است. ضمن اینکه یک تهاجم فرهنگی را علیه کشورهای اسلامی دارد، مثلا با طراحی اطلس غزوات حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله می خواهند تاریخ را دستکاری کنند.»
جمعه، شهریور ۱۸، ۱۳۹۰
وبلاگستان زمانی هم سیبیل داشت هم شهرفرنگ
می دانم که مجموعهء البسه اي که من برای پوشاندن خودم هر روز استفاده می کنم نتيجه يک مشت قوانين و عرف های اجتماعی هستند که من تقريباً هيچکدام از آنها را در پوشيدن لباس زيرِ پا نمی گذارم. يعنی وقتی در فضای عمومی راه می روم هرگز توجّه کسی به من جلب نمی شود که نگاهی حواله ام کند و يا اينکه برايش عجيب باشم. وقتی لباس تنم هست نهايت جلب توجّه اي که ممکن است بکنم همسفران مهربانی هستند که جای خود را در مترو به من تعارف می کنند چرا که بدن بزرگم را به سختی می توانم در متروی متحرّک سر پا نگاه دارم.اما اين جامعه اي که من در آن زندگی می کنم برای برهنه بودن هم عرف های خودش را دارد. مثلاً برای استفاده از استخر مجتمعی که در آن زندگی می کنم بايد «لباس معمول» شنا بپوشم و اين را تابلو مقرّرات استخر تاکيد می کند. اين لباس معمول شنا به صورت عرفی آن بايد حداقل سينه ها، فرج، و باسن مرا بپوشاند. در سال های اخير عدّه اي از زنان توانستند دادگاه ايالتی آنتاريو( جايی که من در آن زندگی می کنم) را راضی کنند که سينهء زن با سينهء مرد تفاوتی ندارد و زن ها بايد بتوانند با سينهء برهنه در مکان های عمومی ظاهر شوند. من هنوز مطمئن نيستم که اين قانونِ ساختمان ما هم هست يا نه؟، اگر کسی در استخر نباشد من معمولاً پستانهايم را در آب رها می کنم چونکه در آب ولو می شوند و من لذّت می برم و احساس خوبی دارم.
یکشنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۹۰
وقتی همه عمر دیر میرسیم

پنجشنبه، مرداد ۲۷، ۱۳۹۰
Notice Regarding The Man in the Mirror
سهشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۹۰
نگاه بیمار
پ.ن: این را هم بخوانید. کم مرتبط نیست: دختری که پا میدهد
چهارشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۹۰
سفید یا سرخ مساله این است!
پنجشنبه، تیر ۰۹، ۱۳۹۰
مردی که لب نداشت
«ــ حسینقلی غصهخورَک
خنده نداری به درک!
خنده که شادی نمیشه
عیشِ دومادی نمیشه.
خندهی لب پِشکِ خَره
خندهی دل تاجِ سره،
خندهی لب خاک و گِله
خندهی اصلی به دِله...»
«خنده زدن لب نمیخواد
داریه و دُمبَک نمیخواد:
یه دل میخواد که شاد باشه
از بندِ غم آزاد باشه
یه بُر عروسِ غصه رُ
به تَئنایی دوماد باشه!
حسینقلی!
حسینقلی!
حسینقلی حسینقلی حسینقلی!»
بشنوید:
یکشنبه، تیر ۰۵، ۱۳۹۰
گرسنگی
فیلم "گرسنگی" ساخته استیو مک کوئین را میدیدم. فیلم به چند هفته آخر عمر "بابی ساندز" میپردازد. مملو از تصاویر تلخ و دردناک که هنرمندانه اعتصاب غذای این مبارز ایرلندی را به تصویر کشیده است. در فرآیند اعتصاب غذا و بلایی که بر سر بدن اعتصاب غذا کننده میآید میگویند:
بدن در واقع "خود" را مصرف می کند. پس از حدود سه روز، کبد شروع به شکستن چربی های بدن می کند. بدن برای جبران این واکنش، متابولیسم خود را کند می کند ولی پس از حدود سه هفته ناگزیر می شود ماهیچه ها و اندام های حیاتی خود را برای کسب انرژی بکاود و مصرف کند.
پوست بدن مومی شکل می شود، بدن از خود بویی ترش متصاعد می کند و نفس بوی شیرینی همچون بوی گلابی می گیرد.
مرگ شخص در پی بی آبی، تحلیل بدن و از کار افتادن دردناک اندام های درونی، و بیش از هر چیز کلیه ها و کبد فرا می رسد. +

و بیینده همه اینها را در فیلم میبیند. بماند که نیمه اول فیلم به خشونتهای پلیس بریتانیا با زندانیان میپردازد.
دیروز صد و بیست روزنامهنگار از اعتصاب غذاکنندگان درخواست کردند تا به اعتصاب غذای خود پایان دهند. ماشاالله شمسالواعظین در مصاحبه با بی.بی.سی به درستی میگفت ما نگران این هستیم که این اعتصاب غذاها آستانه تحمل رژیم را بالا ببرد. دیروز محسن امینزاده (سخنگوی وزارت خارجه در زمان خاتمی) در پی اعتصاب غذا به سی.سی.یو منتقل شد. دو نفر دیگر قبلاً به بهداری زندان منتقل شده بودند.
به عقیده برخی کارشناسان، با وجود نقش مثبت اینترنت و شبکه های مجازی در جلب حمایت اجتماعی، گاه این خطر نیز وجود دارد که با "عادی" شدن موضوع اعتصاب غذا در فضای مجازی، آن را در سطح افکار عمومی به امر پیش پا افتاده ای تنزل بدهد.
به گفته این کارشناسان، اگر اعتصاب های غذا تکرار شود ولی صاحبان قدرت تحت فشار قرار نگیرند و ناچار به عقب نشینی نشوند، تاثیر این شکل مدنی اعتراضی کم خواهد شد.
دیدار با خانم نویسنده
سهشنبه این هفته، ۲۱ ماه مه ۲۰۲۴ روزی ماندگار و استثنایی در زندگی من بود. در صد و چند کیلومتری پاریس، در روستایی که کوچههایش از شدت اصالت ...
.jpg)
-
سهشنبه این هفته، ۲۱ ماه مه ۲۰۲۴ روزی ماندگار و استثنایی در زندگی من بود. در صد و چند کیلومتری پاریس، در روستایی که کوچههایش از شدت اصالت ...
-
در اپیزود ششم گفتم که پادکست ساختن کار پر زحمت و پرهزینهایست و از آنجایی که تصمیم دارم تا جایی که ممکن است اسپانسر و تبلیغ تجاری قبول...